💬 باید خادم روایت مقاومت باشیم / تک تک اجزای وداع باشکوه سیدحسن نصرالله خاص و شگفت‌انگیز بود / با یک وقاری حمایت ایران از مقاومت را روایت می‌کرد / ما دو ملّت بودیم ولی حقیقتاً به‌هم ربط و ارتباط وسیعی داشتیم و هم‌سرنوشت بودیم 🔸 آفرین به همّت و ذوق آقامهدی عزیز (آقای قزلی) که درباره‌ی این رستاخیز، صاحبان ذوق و قلم را دور هم جمع کرد تا به روایت آن وداع عجیب و غریب بپردازند. از دوستانی که کمک کردند هم ممنونیم. فکر می‌کنم همه‌مان یعنی بنده، آقای دکتر صالحی عزیز و آقای حجازی و آقای قزلی باید خادم روایت مقاومت و این روایت بزرگ باشیم. 🔸 تک تک اجزای وداع باشکوه سیدحسن نصرالله حتّی برای کسانی که پیش‌تر نیز لبنان را دیده بودند خاص و شگفت‌انگیز بود و هر کدام می‌تواند سوژه‌ی مهمی برای روایت کردن باشد. از دختر خانم‌هایی که از بین‌الطلوعین، پای پیاده راه افتاده بودند و فاصله‌ی طولانی‌ای را برای رسیدن به مسیر تشییع طی می‌کردند، تا موسیقی شکوهمند کارن همایونفر و حس خوب بچه‌های لبنان نسبت به عناصر برنامه‌ی محفل و ذوق و شعفی که لبنانی‌ها از پا گذاشتن مقامات جمهوری اسلامی ایران مانند آقای عراقچی و آقای قالیباف به‌خاک کشورشان داشتند و برایشان مهم بود که این اتّفاق دارد رخ می‌دهد و بسیاری مسائل دیگر که حقیقتاً شگفت‌انگیز و جالب بود. 🔸 یک نمونه‌اش را فقط روایت می‌کنم؛ شب قبل از مراسم تشییع در لبنان که برای خداقوت گفتن و دیدار با عزیزانی که مشغول کار رسانه‌ای بودند به آن‌ها سر زدیم، یک مستندساز لبنانی از من پیگیری کرد که «من می‌خواهم به ایران بیایم و مستندی درباره‌ی پیشرفت ایران بسازم.» اصلاً سلوک و نوع نگاه و تبیین آقاسید نسبت به مسائل منطقه طوری بود که اصلاً شائبه‌ی «نیابتی بودن» به‌وجود نمی‌آمد. ایشان کار خودش را می‌کرد و با یک وقاری حمایت ایران از مقاومت را روایت می‌کرد و این، از شکل‌گیری برداشت اشتباه جلوگیری می‌کرد. 🔸 وقتی دلیل این توجه به پیشرفت‌های ایران را از آن مستندساز جویا شدم، گفت هم توفیق داشتم مواقعی با آقا سید مأنوس بودم، هم با دقّت که خطّ فکر ایشان را دنبال می‌کنم می‌بینم برای ایشان «روایت پیشرفت ایران» و پیشرفت‌های ایران که در شرایط سخت تحریم به دست آمده، بسیار اهمیت داشت. دغدغه‌ی این را داشت که پیشرفت ایران در آن شرایط سخت با نوعی از پیشرفت‌ پفکی برخی کشورهای ثروتمند منطقه مقایسه شود؛ پیشرفتی که اگر بزرگ‌ترهایشان پِخ کنند (به‌تعبیر آن برادر لبنانی)، وضع همه‌شان متفاوت می‌شود. او گفت می‌خواهم با روایت پیشرفت ایران، دینم را به آقا سید ادا کنم. با همان حال ملتهب آن ساعات، می‌گفت من تا زنده‌ام می‌خواهم این دینی که بر گردنم است را ادا کنم. 🔸 این خاطره از این باب برایم مهم و قابل روایت بود که ما دو ملّت بودیم ولی حقیقتاً به هم ربط و ارتباط وسیعی داشتیم و هم‌سرنوشت بودیم. در شکل‌گیری این ارتباط وسیع و قابل مطالعه، نقش ویژه‌ی شهید سیدحسن نصرالله بی‌همتاست. خوشا به حال آنان که توفیقی داشتند و از وجودش بهره گرفتند؛ ولو همین که در مسیر تشییع او قدمی برداشتند. کار شیرین و دل‌انگیز و قابل استفاده‌ای است. (اشاره به کتاب) 🔺 بخشی از سخنان حجت‌الاسلام محمد قمی در آیین رونمایی از کتاب «خسوف در بیروت» - ۱۴۰۴/۷/۲ #بیان ___ ▪️@mohammadqomi_ir 📣 صفحات اطلاع‌رسانی: ایتا | بله | آپارات 💬 صفحه شخصی: ویراستی | ایکس (توئیتر عربی) .