🌹مختصری از واقعه شهادت 18 شهید روضه فاطمیه قم
🔹طلیعه
امام خامنهای(دام ظله العالی):
[زنان شهید] لشکری از فرشتگان [بودند] که از جان مقدس خویش در راه اسلام مایه گذاردند، تماشاچی نبودند و قدم در میدان عمل نهادند و در نقش معماران ایران جدید ظاهر شدند. اینان زنان بزرگی بودند که تعریف جدیدی از «زن» به شرق و غرب ارائه کردند. زن مسلمان ایرانی، تاریخ جدیدی را پیش چشم زنان جهان گشود و ثابت كرد كه میتوان زن بود، عفیف بود، محجّبه و شریف بود، و در عین حال، در متن و مركز، نقش آفرینی كرد و فتوحات بزرگ به ارمغان آورد.
🔹روایت شهادت شهدای فاطمیه قم
این واقعه در روز چهارشنبه، ساعت ۱۶:۳۰ بیست و چهارم دیماه سال ۱۳۶۵ مصادف با سالروز شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) و مقارن با عملیات کربلای ۵ با رمز یا زهرا در ذهن عشاق الزهرا (سلام الله علیها) ثبت و درج گردیده است.
معراج شهدای این رخداد، منزل یکی از سادات مومن در خیابان انقلاب، چهارراه سجادیه، خیابان سمیه کوچه ۴۴ بوده است.
این جنایت جنگی، اولین بمباران هوایی به منازل مسکونی در شهر مقدس قم بوده است.
تعداد شهدای این واقعه، ۱۸ نفر بودند که از این تعداد، 14 نفر در گلزار علی بن جعفر(علیهالسلام) قم، یک نفر در بهشت زهرای تهران و سه تن از آنها در گلزار شهدای شهر خشت از توابع شهرستان کازرون استان فارس به خاک سپرده شده اند.
معراج شهدای فاطمیه، در سال ۱۳۹۳ به همت هیئت محبین اهل بیت(علیهم السلام) و با مساعدت مؤمنین و پیگیری و همراهی جمعی از خانواده های معظم شهدا، برای برگزاری محافل نورانی اهلبیت(علیهمالسلام) بازسازی و احداث گردید.
🔹روایت حادثه
فاطمه همسر سید علی مومنی حبیب آبادی، علاقه ویژه ای به برگزاری روضه فاطمیه داشت. آنها وقتی در نجف بودند با عشق و ارادت خاصی به مدت سه روز این مراسم را برگزار میکردند. برگزاری این مراسم در جوار حرم حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) در قم مفهوم ویژه و نشان از عشقی تمام نشدنی داشت. روز حادثه همسرش به حبیب آباد اصفهان رفته بود.
سیدعلی مؤمنی شش دختر و سه پسر داشت. در ایام برگزاری روضه فاطمیه، «فخرسادات» دختر بزرگش برای زیارت حضرت زینب(سلام الله علیها) به سوریه رفته بود. اشرف سادات و زهرا سادات برای تدارک مقدمات روضه به منزل پدری آمده بودند. سیدمصطفی آن روز به مدرسه رفته بود و در نوبت بعدازظهر کلاس داشت. «زکیه سادات»، «طیبه سادات» و «طاهره سادات» در منزل حضور داشتند و «سید محمد» پسر بزرگ سیدعلی، به جای پدر، روضه خوان مجلس بود.
از میان فرزندان سید علی، ارادت «طیبه سادات» چهارده ساله به حضرت زهرا رنگ و بوی دیگری داشت و آنقدر خالصانه بود که دو هفته پیش از مراسم، همه وسایل و امکانات لازم را تهیه میکرد و به کسی اجازه نمیداد تا به او کمک کند. طیبه سادات در تمام طول زندگی کوتاهش، اهل نماز شب بود و نمازهای واجبش را با اهمیت و دقت ویژهای اقامه میکرد.
مراسم آرام آرام، آغاز میشد. طیبه سادات و طاهره سادات مشغول پذیرایی شدند یکی چای و دیگری کیک تقسیم میکرد. جمعیت هر لحظه بیشتر میشد. طاهره با اینکه هنوز به سن تکلیف نرسیده بود، علاقه فراوانی به رزمندگان و خدمت به آنان در پشت جبهه ها داشت و در عین حال حجاب و پوشش خود را در مقابل نامحرمان حتی شوهران خواهرهایش با جدیت رعایت می کرد.
زهرا سادات بعد از ازدواج نیز مرتب در این مراسم شرکت میکرد. سیدمرتضی، بعد از تولد فرزندش به همسرش گفت: برای فاطمه سادات چه دعایی کنیم؟ زهراسادات گفت: «از خدا بخواهیم، شهادت در نسل ما استمرار داشته باشد.» پس از این دعای خیر، گویا فرشته های ملکوت آمین گفته باشند، با فاصله کوتاهی این دعای خیر در حق این طفل شیرخواره مستجاب گردید. روز قبل از واقعه فاطمه سادات هفت ماهه، به همراه پدر و ماردش برای شرکت در مراسم فاطمیه عازم قم شد.
آن روز، مراسم بسیار شلوغ شد...
👇ادامه در پست بعد
.