در حال سپری کردن روزای سختی بودم اتفاقاتی که از ابتدای ماه افتاده بود یه جوری شده بود که انگار تمام تصمیمات جدی و مهم زندگی رو باید توی یک مدت کوتاه میگرفتم، وسط تمام این مشکلات و کارهای روی هم انباشه شده و... اربعین داشت فرا میرسید قسط وامی که گرفته بودم درست افتاده بود ایام اربعین و شرایط اصلا همراه نبود نشسته بودم اخبار راهی شدن رفقا و آماده شدن‌ها و... رو میدیدم حسرت میخوردم و نمیدونستم باید چیکار کنم و چه اتفاقی قراره بیفته توی سردرگمی عجیبی بودم... سفرنامه 👇 🏔| @darmasir_qolle