مُنیب .
-
‌ می‌گفت ما امام‌رضایی‌ها ، وقتی غم میاد و میشینه رو حفره‌های قلب‌مون اولین پناهگاهی که برای پناهنده شدن میاد تو ذهن‌مون ، حرم باصفای ِمولای‌غریب‌الغرباست . همون کنج ِدنج صحن آزادی و خنکی رواق ِامام‌خمینی . چای‌نبات گاه‌به‌گاه دم صبح و بازی بچه‌ها با مُهرای ریخته شدهٔ کف حرم ، پریدن و چرخیدن کبوترا دور سر ِامام‌رضا و روضه‌های دلی ِگوشه کنار صحن‌ها . آره ! مارو که غم ویلون و سیلون کنه ، و دنیا و آدماش دست رد بزنه به سینه‌مون ، تنها کسی که بهش پناه می‌بریم شمایی و جمله‌ای که روونهٔ زبون‌مون میشه اینه که : [ بر امام ِمهربان خود ، پناه آورده‌ام :))) ]