سیران نا امیدی که اسیر توست اکنون
تو به زلف موی او بند گره ی نیازمندان
شبه ی بروی چشمان از برای ازمندان
توخود ان کنار بگزار با قرائتی به فرقان
.دل جان رسد به جایی که نبینی ، به جز ان
خلوت دلی بخواهد، سرسفره ی بزرگان
چون کنار او نشینی ، لب خود خموش گردان
بهره ای بجز رخ او ز وصال اش حظ نگردان
تو بگوشه نگاهی زنگار خود طلب کن
که نگاه دوست باشدسخن جواب جانان
خم ابروی بزرگان ، چشم های خمار رندان
همه جود وجود است که رسد بجان جانان
تو اگر رسی به آنجا همه جان بده به جانان
که تو را دست گیرند رساند ات به جانان
🌺تقدیم به ساحت مقدس حضرت بقیه الله (عج)