ـ خطّ مقدّم جبههی تقابل با تهدیدهای دشمن در عرصههای گوناگون
این یکی از ناشناختهترین ابعاد حوزههای علمیّه و کارکرد مجموع علمای دین است. بیشک هیچ حرکت اصلاحی یا انقلابی در 150 سال اخیر را در ایران و عراق نمیتوان یافت که علمای دین آن را رهبری نکرده یا در خطوط مقدّم آن حضور نداشتهاند. این نشانهی مهمّی از سرشت حوزههای علمیّه است.
در طول این دوران، در همهی مواردِ سیطرهجویی استعمار و استبداد، تنها علمای دین بودند که ابتدائاً وارد میدان شده و در بسیاری موارد به برکت حمایت مردم توانستند دشمن را ناکام بگذارند. هیچ کس جز آنان جرئت دم زدن نداشت و یا مسئله را بدرستی درک نمیکرد و پس از فریاد علما بود که شاید دیگرانی هم صدایی بلند میکردند.
کسروی که از معاندین سرسخت علمای دین به شمار میرود، اعتراف میکند که آغاز جنبش مشروطه از همراهی بخردانهی دو سیّد بهبهانی و طباطبائی پدید آمد. آری، آن روزها که غول استبداد در ایران پرچم افراشته بود، هیچ کس جز مراجع و علما جرئت دم زدن نداشت.
قراردادهای ننگین در طول این مدّت با مخالفت و ممانعت علما بود که ابطال شد؛ قرارداد رویتر با جلوگیری حاج ملّاعلی کنی، عالِم بزرگ تهران؛ قرارداد تنباکو با حکم میرزای شیرازی، مرجع اعلیٰ، و همراهی علمای بزرگ ایران؛ قرارداد وثوقالدّوله با افشاگری مدرّس؛ مبارزه با منسوجات خارجی با ابتکار آقانجفی اصفهانی و همراهی علمای اصفهان و پشتیبانی علمای نجف؛ و مواردی دیگر.
در همان سالهای مقارن با تشکیل حوزهی قم، بخشهایی از عراق و مرزهای ایران، با مرکزیّت نجف و کوفه، صحنهی جنگ مسلّحانهی علما با قوای اشغالگر انگلیس بود؛ نهتنها طلّاب و مدرّسین، که برخی علمای معروف همچون سیّدمصطفیٰ کاشانی و بعضی فرزندان مراجع در این درگیریها شرکت داشتند، که برخی شهید و بسیاری پس از آن به نقاط دوردست مستعمرات انگلیس تبعید شدند.
فعّالیّت مراجع بزرگ در مسئلهی فلسطین نیز ــ چه در اوایل قرن که سیاست کوچ و تسلیح صهیونیستها در فلسطین اجرا میشد، و چه در دههی سوّم آن که بخش مهمّ فلسطین رسماً به صهیونیها سپرده و دولت جعلی صهیونی اعلام شد ــ از بخشهای افتخارآمیز حوزههای علمیّه است. نامهها و بیانیّههای آنان در این باره، در شمار ارزشمندترین اسناد تاریخی است.
نقش بیبدیل حوزهی قم و سپس دیگر حوزههای علمیّه در ایران در ایجاد نهضت اسلامی و بر پا کردن انقلاب و توجیه افکار عمومی و به میدان آوردن عموم مردم نیز از برجستهترین نشانههای هویّت جهادی حوزههای علمیّه است. تحصیلکردگان حوزه با ذهن¬های فعّال و زبانهای گویا از نخستین کسانی بودند که به غریو دشمنشکنِ امام مجاهد پاسخ گفته و با سرعت و جدّیّت و همراه با تحمّل صدمات، وارد میدان شده و به گسترش مفاهیم انقلابی و توجیه افکار عمومی پرداختند.
_ امیدها و هشدارهای امام (ره) در پیام به حوزههای علمیه
با آگاهی از این حقایق است که امام راحل (رضوان اللّه علیه) در پیام پُرمحتوا و تکاندهندهی خود به حوزههای علمیّه، روحانیّت را پیشکسوت شهادت در همهی انقلابهای مردمی و اسلامی دانسته، و متقابلاً راه شهدا و کار آنها را رسیدن به حقیقت تفقّه شمردهاند. در تعبیری دیگر علما را پیشگام در میدان جهاد و حمایت از میهن و حمایت از مظلومان معرّفی کردهاند. برای آیندهی حوزه هم بیشترین امید خود را به طلّاب و فضلائی بستهاند که دغدغهی نهضت و مبارزه و انقلاب، آنها را به تحرّک واداشته است، و از کسانی که فارغ از این مسائل حیاتی، فقط به کتاب و درس خود اکتفا میکردهاند، گلایهمندی خود را نشان دادهاند. در این پیام بارها به تحجّرگرایان اشاره شده و نسبت به نفوذ دشمن با استفاده از غفلت آنان هشدار و دربارهی شیوههای تحوّلیافتهی دینفروشی اعلام خطر شده است. به نظر صائب امام بزرگوار، شکارچیان استعمار در سراسر جهان در کمین شیردلان روحانی سیاستشناس نشسته و برای مبارزه با مجد و عظمت و نفوذ مردمی روحانیّت برنامهریزی میکنند.
پیام رهبری با عنوان «حوزه پیشرو و سرآمد» ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
پ.ن:
تاسیس مجدد حوزه علمیه قم توسط آیت الله شیخ عبدالکریم حائری، مقاومت فرهنگی ـ سیاسی در برابر طرح استعمار در منطقه و ایران است.
#مقاومت در پیام رهبری
https://eitaa.com/mssadeghi_ir