🔺️برای دوستان علاقه مند به جریان شناسی به ماجرای سقوط بشارالاسد از منظرهای مختلفی پرداخته شده است. از منظر اقتصادی، امنیتی، نظامی و... اما یکی از حوزه هایی که از آن غفلت شده است مدل "حکمرانی" و "جریان شناسی" است. یادداشت زیر معتقد است که یکی از دلایل سقوط بشار الاسد سقوط "حکمرانی قومی-عربی" بود. بنابراین بشارالاسد دیر یا زود سقوط می کرد؛ چنانکه صدام، چنانکه قذافی و چنانکه دیگر حاکمان طیف چپ گرای قومی-عربی مقاله زیر ضمن بررسی دوره های مختلف حکمرانی قومی-عربی سعی در تحلیل و اثبات این ادعا دارد. 👇👇👇👇👇 📣 سقوط بشار اسد؛ آخرین میخ بر تابوت حکومت‌های قومی-عربی 👤 نویسنده: محمدسامان اقدامی ✂️ برش‌هایی از متن: با اینکه چند ماه از سقوط بشار اسد گذشته است، دلایل و پیامدهای این رویداد همچنان مورد توجه تحلیل‌گران قرار دارد. عوامل متعددی از جمله مسائل اقتصادی، شکاف‌های اجتماعی، بحران‌های سیاسی و نظم منطقه‌ای در فروپاشی حکومت او نقش داشته‌ که هر یک نیازمند بررسی مستقل است. با این‌ حال، یکی از عوامل کلیدی که معمولاً از تأثیر آن غفلت می‌شود، مدل حکمرانی «قومی-عربی» است؛ الگویی که نه‌ تنها در سقوط اسد نقش مهمی داشت، بلکه پیش از او، سرنوشت مشابهی برای دیگر رهبران عربی از جمله صدام حسین، معمر قذافی و... رقم زد. حکومت عثمانی که متلاشی شد و سایکس- پیکو که آمد و دولت- ملت‌های مدرن عربی که تشکیل شدند، ابراز هویت عربى شکل دیگرى به خودش گرفت. هویتی که سال‌ها در سایه حاکمیت ترکان عثمانی به حاشیه رانده شده بود‌‌. اینجا بود که آرام آرام تفکر قومی-عربی ظهور کرد. تفکری که در هواى استقلال در قالب دولت - ملت بود و در پی وحدت اعراب و به دنبال بازگرداندن ایام عزت و فخر عرب. از همین رو است که می‌توان گفت ظهور جریان‌های قومی-عربی نه تنها کنشی بود تاثیر گرفته از جو ناسیونالیستی و چپ دهه‌هاى شصت و هفتاد؛ بلکه واکنشی بود به سال‌ها در حاشیه بودن و به حاشیه رانده شدن «عرب» و «هویت عربی»؛ حالا یا توسط ترکان عثمانی، یا اروپایی‌های پیروز در جنگ جهانی و از همه مهم‌تر یهودی‌های تازه مستقرشده بر سرزمین فلسطین. درست است که عوامل مختلف اقتصادی، سیاسی و امنیتی در سقوط بشارالاسد موثر بود؛ و درست است که عملکرد بهتر ایران (خصوصا در بعد اقتصادی) می‌توانست به تثبیت موقعیت او کمک کند، اما به نظر می‌رسد حکومت اسد در هر حال دیر یا زود سقوط می‌کرد! آن هم به دلیل افول جریان قومی-عربی. حقیقت این است که در جهان امروز جریان قومی-عربی دیگر رنگی ندارد که بشود تمام مشکلات داخلی، اقتصادی و اجتماعی را با آن پوشاند. دیگر عباراتی مانند ارتش عربی، دولت عربی، شکوه عربی و....آن سحر و جادو و حماسه و کِشندگی دهه هفتاد را ندارند که بتوان با آن جامعه‌ای را به شور آورد و بسیج کرد و همه مشکلات اقتصادی و اجتماعی را از یادشان برد. اصولا شعارها (چه دینی باشد چه قومی)‌ تا حد خاصی قابلیت حرکت بخشی دارند. از جایی به بعد مردم به زندگی روزمره‌ شان برمی گردند و از حکومت‌ها انتظار تامین آسایش و معاششان را دارند. خصوصا اگر با فساد، تبعیض و بی عدالتی مواجه شوند. 🔴 (ضِد اِستِکبار)👇 @nekhsa_ir