🔺️امام خمینی و دستگیری شبکه نشر اعلامیههای تفرقهافکن بین ارتش و سپاه در زمان جنگ تحمیلی
۱- در آبان ماه سال ۱۳۶۵ سید احمد کاشانی، نماینده نطنز در مجلس شورای اسلامی، بهمراه ۱۵ تن از افسران ارتش با حکم دادستانی نیروهای مسلح به اتهام ایجاد تفرقه میان ارتش و سپاه بازداشت شدند.
این شبنامهها در آستانه عملیات حساس کربلای چهار و پنج، که به عملیات سرنوشت معروف است، منتشر شد.
پس از بازداشت این افراد روابط عمومی وزارت اطلاعات طی اطلاعیهای اعلام کرد: «این شبنامهها با الهام از ضد انقلاب در حساسترین مقطع دفاع مقدس ملت مسلمان ایران منتشر شد تا توجه نیروهای مسلح را در جبهههای جنگ به مسائل غیرواقعی بکشاند.»
هاشمی رفسنجانی مینویسد: «آقای ریشهری اطلاع داد که احمد کاشانی، نماینده نطنز، به جرم شرکت در گروه زیرزمینی از نظامیان که اعلامیه در جهت تفرقه ارتش و سپاه میدادند، دستگیر شده است. هشتمین شماره آن اعلامیه در منزل وی [ احمد کاشانی] برای پخش آماده بوده.»
رادیو بیبیسی چند روز بعد از دستگیری این افراد به نقل از جهانگیر بهروز سردبیر نشریات اکو در تهران گفت:
«این دستگیرشدگان شبنامههایی پخش کردهاند که ظاهرا قصد آنها این بوده است که در داخل ارتش یک هسته مقاومت در مقابل سپاه به وجود بیاورند. در مرحله کنونی فعالیت آنها منحصر به تشکیل جلسات و پخش اینگونه شبنامهها در واحدهای نظامی بوده است. در آخرین شبنامهای که شماره ۷ آن است، به نظامیان هشدار داده شده که در مقابل توسعه نفوذ و قدرت سپاه بیتفاوت نباشند، زیرا اگر وضع به همین منوال پیش برود سپاه جانشین ارتش خواهد شد.»
سرهنگ کتیبه، از اعضای بازداشت شده این گروه، یکی از عوامل نوشتن شبنامههای تفرقهافکن بین سپاه و ارتش را در اوج جنگ (در سال ۱۳۶۵) سرهنگ شریف النسب (از کارکنان سابق ساواک در اصفهان) ذکر میکند: «ما قبل از انقلاب فعالیتهایی داشتیم به نام گروه "بینام" که آقای دکتر حسن آیت، دکتر جاسبی، آقای احمد کاشانی عوامل غیرنظامی ما بودند. بیشتر اعضای این گروه ما نظامی بودند. ما جلساتی قبل از انقلاب با هم داشتیم. بعد از انقلاب هم این جلسات ادامه داشت. وقتی که آقای شهید حسن آیت در قید حیات بود، این جلسات با آقای آیت تشکیل میشد و بعد از شهادت حسن آیت این جلسات را تقریباً آقای احمد کاشانی اداره میکرد.
ما این جلسات را هر هفته با هم داشتیم. دو نفر از افرادی که جزو این گروه نبودند، آقای حسن فروزان و آقای شریفالنسب، اقدام به تهیه نامههایی کردند که آن نامهها هم چیز بدی نبود؛ درواقع در آن نامهها میگفتند سپاه رفتارش با ارتش مناسب نیست و ما که در یک جبهه مشغول فعالیت جنگی هستیم بهتر است که این کار صورت نگیرد و این حرکات و این رفتارها صحیح نیست. ما از وجود آن نامهها و تهیه و پست آنها اطلاع داشتیم ولی خودمان در تهیه و پخش آنها دخالتی نداشتیم.»
✍ح.قاسمی