‼️تعامل در شهرداری!
🔘این واژه تعامل هم از آن دسته واژه های شیطون بلاییست که در شهرداری کاربردهای خاص خودش را دارد.
🔘بعضی از ما؛ وقتی به برخی واژههای ارزشی و دارای بار فرهنگی اعتقادیی چون تعامل گذرمان می افتد خود واقعی مان را نمایان می کنیم و صد البته به بیراهه می رویم.
🔘تصور کنید در اداره ای با یکسری اموال و امکاناتِ در اختیار یا ارتباط با پیمانکار دارای مسئولیت هستید.
🔘کدامین قانون و شرع به شما اجازه داده است برای پیشبرد کارهایتان از اموال در اختیار خرج کنید و نه بنام رشوه بنام نامیمون پول چای و هدیه و ... و نهایتا خرسند و شادان از موفقیت!
🔘تاسفبارتر اینکه برای این موفقیت کذایی و پیشبرد کارها و تسریع در امور، پای دیگر همکاران در میان باشد و این هدایا از جیب یک اداره به جیب افراد یک اداره دیگر بذل و بخشش گردد تا من نوعی موفق نشان داده شوم و خدای را شاکر باشم که کارم بر وفق مراد است بدون هیچ نگرانی از حیف و میل بیت المال برای مقاصد شخصی و رشوه دادن از جیب سازمان و انگار نه انگار!
🔘 به کجا چنین شتابان! فراموشی یا خود به فراموشی زدن و چشم بر حقیقت بستن تا کجا؟
🔘 من به چه حقی و اجازتی از بیت المال به دیگر همکار در ادارات بالاتر و برای مثلا ارزیابی بهتر یا دیگر امور پرداخت می کنم.
🔘 او که می گیرد را کاری ندارم هر چند آنان نیز با کلمات خود فریبی مانند حق مان است و... اما اینکه در جایگاهی بایستیم که اجازه بذل و بخشش از اموال در اختیار به خود بدهیم آنهم برای نفع شخصی و موفق نشان دادن خودمان؛ از عجایب روزگار سیاهمان شده است. برای بالا رفتن از پله، دیگران را هل دادن و زیر پا له کردن تا کجا! حق دیگران را پایمال کردن و در صدر نشستن چه لذتی دارد.
🔘 اگر فرزند شما این موضوع را از شما سوال و بخواهد انشایی برای کلاس درسش بنویسد چگونه راهنمایی می کنید؟
چرا آنگونه که می نماییم نیستیم؟
فراموشی خدا ذره ذره اتفاق می افتد و ارزشهای والا سقوط می کنند و جامعه به این فلاکت میافتد.
🔘 شخصی می گفت مسئول دفتر معاونت مالی را اگر راضی نکنیم سندهایمان با مشکل مواجه و دیرتر امضا می شوند و ...
از کی اینقدر وقیح و بی چشم رو شدیم که فرق لقمه حرام و حلال برایمان بی اهمیت شده است.
خودمان می بریم و می دوزیم و بر تن میکنیم.
@nekhsa_ir