#پست ٢
#زندگی_باطعم_آرامش
🔸 به دور دنیا چرخیدم تا ببینم آرامش کجاست... مکاتب زیادی رو دور زدم...
از شرق تا غرب....!
🔸یکی دستور ریاضت داد...
گفت : غریزه هایت را... نیازهایت را باید نابود کنی تا به آرامش برسی...
محروم شده های لذایذ دنیایی که با دانه های خرما به مقام های عرفانی میرسند... یعنی همون آرامش...
ولی آرامشی نبود...
تعجبی برام نداشت... جامعه اوپانیشادی که بعد از سالیان دراز هنوز خدایانشان چوب و سنگ و گاو و آلت انسانی هست هیچ غیر منتظره ای برایم نداشت...
مکتبی که ادعا دارن به راهکار هایی رسیدن که زودبازده است... ولی به چه قیمت...
آیا این راهکارها در شأن و اندازه یک انسان هست؟...
🔹 یکی نسخه ای دیگری پیچید...
تعهد را بی معنا میدانست و گفت آرامش در بی تعهدی است...
مسوولیت را زیر پا بگذاری آرام میشوی...
طریق خوشبختی را چنگ زدن به لذایذ نامحدود میدانست... ( عکس نسخه قبل)
میگفت اصالت با تو است... هرچه تو دوست بداری همان باید بشود...
اصلا باید به همه لذت ها رسید و تجربه کرد...فقط لذت... فقط تو...
آرامش یعنی همین...
نمیدانم...
واقعا سگنال سوال هایم فعال شده بود... مگر من میتوانم فقط لذت ببرم... منی که از کودکی آموختم باید از لذت خواب گذشت برای آینده بهتر..!
زندگی فقط لذت که تجربه ناشدنی بود!
💠 سرت را به درد نیاوردم هرکه را گشتم نسخه هایی داشت و دستوراتی...
خیلی حرفا حرف نبود... بیشتر شبیه خزعبلات بود...
تجربه ام به من میگفت... حقیقت خیلی روشن بود... آخر انسان که نمیتواند روشنایی روز را انکار کنه!
البته شاید برخی به زور بتوانند... چه دانم....
🔻 پست بعد میگویم حقیقت با کیست؟
کدام گروه و کدام مکتب اجازه سخن گفتن دارد؟
مگر چوپان میتواند پزشک شود و ویزیت کند و نسخه بپیچد؟
کار را باید به کاردانش سپرد...
✅ همراه ما باشید با...
متفاوت ترین پاتوق نوجوانان ایرانی😍
#نوجوان_ایرانی
🆔 @noojavan_irani