🔰پیشنهاد آیت الله العظمی صافی گلپایگانی که به گنجاندن مسأله تنفیذ رئیس جمهور توسط ولی فقیه در قانون اساسی منجرّ شد 🖋حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی، در جلسه چهل و سوم خبرگان قانون اساسی در تاریخ ۲۱ مهر ۱۳۵۸، که درباره وظایف و اختیارات فقیه در نظام اسلامی به عنوان رهبری، مباحث موافقان و مخالفان مطرح می‌شد، با بیان این‌که در نظام اسلامی، فقیه یک نقش تعیین کننده در همه جا حتی تعیین رئیس جمهور دارد، خواستار این شدند که نقش مردم در انتخابات به عنوان نقش مشورتی برای فقیه باشد، و فقیه بتواند در اصل نصب رئیس جمهور اختیار کامل داشته باشد، لذا بحث تنفیذ فقیه در قانون گنجانده شد. متن بیانات معظّم له در آن جلسه، بدین شرح است: 🔻«بسم الله الرحمن الرحیم. عرض كنم آن چیزی كه برای افرادی كه می‌خواهند مكتبی را عرضه كنند لازم است، اوّل ایمان است، و دوم شجاعتِ اینكه مكتب خودشان را عرضه بكنند. یكی از اسرار موفقیت‌های مسلمانان درصدر اسلام این بود كه مكتب خودشان را به دنیا عرضه كردند، و تحت تأثیر مكتب‌های دیگر قرار نگرفتند، و مثل اینكه یك استضعاف فكری به نظر من می رسد كه باز در جو این مجلس - كه ان‌شاء الله نیست- ولی این‌طور است كه ما آن‌طور كه باید، مكتب خودمان را عرضه نمی‌كنیم. 🔹یك الفاظی را در این قانون وارد كردیم كه این الفاظ در غرب یك مفاهیم خاصی دارد كه با مفاهیمی كه در مكتب ما است اینها مخالف است. حالا می خواهیم با آنها، اینها را تطبیق بدهیم با آن سابقه ذهنی كه هست به اشكال بر می‌خوریم. حالا در این اصل چون وقت نیست كه عرایضم را كاملاً بگویم خلاصه می‌كنم. در این اصل، وقتی كه انسان ملاحظه می‌كند می‌بیند آن چیزی كه نظام شرعی را برقرار می‌كند، آن مسأله اصل حكومت است كه آن در این اصل نیست. 🔹در وظایف و اختیارات رهبری هیچ معلوم نیست كه نقش رهبر در تعیین رئیس جمهور چه نقشی است، و اگر رهبر در اینجا نقشی نداشته باشد، اصلاً این نظام شرعی نیست. هر چه شما از این اختیارات برای رهبر تعیین بكنید درست نیست. ما اصلاً اصل مطلب را فراموش كرده‌ایم، ولایت فقیه اساسش آنجا هست. اگر همین‌طوری كه آقای دستغیب فرمودند كه ما می‌خواهیم حكومت ظلمه نباشد، و آن حكومت‌ها پایان پیدا كرده باشد، باید اینجا را درست كنیم، و اول باید این مطلب معلوم بشود كه نقش فقیه و ولایت فقیه در تعیین ریاست جمهوری چه نقشی است. روح مطلب اینجا است، و این‌طور كه متأسفانه تنظیم شده است اصلاً مفهومش این است كه فقیه در اینجا هیچ نقشی ندارد. حالا بگوئیم بعدها معیّن می‌كنیم یا چطور می‌شود، یا در فصل‌های بعد می‌آید باید بگویم كه جایش همین جا است. 🔸وقتی كه می‌گویند وظایف و اختیارات رهبری، باید اول معلوم بشود، و اگر غیر از این هم باشد اصلاً حكومت، حكومت شرعی نیست. خوب اینجا در مجلس، فقها هستند. اگر این را ما بخواهیم كه فقط به عزل اكتفا بكنیم فایده‌ای ندارد. باید نصب معلوم بشود كه فقیه باید در اینجا چه كارهائی را بكند. اصل بر این است كه نصب بتواند بكند. حالا اگر خیلی ما بخواهیم دقت كنیم باید در اینجا این‌طور قرار بدهیم كه نامزدهای ریاست جمهوری را منحصراً باید فقیه، صلاحیت آنها را در شورا بررسی كند و به مردم معرّفی كند، این مطلب در اینجا ذكر نشده، حالا ما آمده ایم یك فروعی را آورده ایم مثلاً تعیین فقهای شورای نگهبان. 🔺اصل مطلب را رها كرده‌ایم به اینجا رسیده‌ایم. مطلب بنده همین است كه اگر بخواهیم نظام، نظام شرعی باشد، حتماً باید در نصب، نقش فقیه معلوم بشود، و فقیه در نظر بگیریم، باز همان نظام است، و نمی‌توانیم به این نظام، نظام شرعی اطلاق بكنیم. حالا حاكمیت ملّی می‌گویند و حاكمیت ملّی را با معانی و مفاهیم غربی در نظر می‌گیرند و می‌بینند با این جور در نمی‌آید. ما باید ان‌شاء الله شجاعت این را داشته باشیم كه آقایان حتماً دارند ما اصلاً برای این آمده‌ایم كه مكتب اسلام را در اینجا عرضه كنیم، و بفهمانیم كه اسلام هم خودش یك نظام مستقلّی است، و یك نظامی است غیر از نظام‌های دیگر، نه حكومت مردم بر مردم است به آن معنائی كه عرض كردم، نه اینكه مردم در حكومت وارد نیستند و نمی‌توانند دخالت كنند، و ما به آن معنی حكومت مردم بر مردم كه «ان الحكم الا لله» نباشد این نمی‌شود. در اسلام، حكومت خدا بر مردم است، حكومت احكام شرع بر مردم است، و از جمله همین مسأله ولایت فقیه است.» 📚منبع: کتاب «جامع دیانت و سیاست؛ مجموعه اندیشه های سیاسی مرجع بصیر حضرت آیت الله العظمی حاج آقا لطف الله صافی گلپایگانی، جلد اوّل (دوره خبرگان قانون اساسی)، به کوشش: محسن اکبری شاهرودی 🔰 به كانال نُورُ البَصَرِ في مُنتَخَبِ الأَثَرِ بپیوندید: 🌐 https://eitaa.com/noorolbasar