4.77M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
🔹️یه شیر آب توی ستاد داشتیم این آبش آنقدر یخ بود توی تابستون از اون آب نمیخوردیم آنقدر یخ بود آبش، توی زمستان دم دم اذان بود دیدم علی آقا آستین رو داد بالا رفت از همون شیر وضو گرفت با تعجب بهش گفتم علی اقا؟ گفتم نرو علی اقا ، خندید و رفت..... 🔹️خودشو همیشه توی سختی قرار می‌داد مگه حقوق یه پاسدار چقدره؟ بعد شهادتش فهمیدیم یه مقداری از حقوقش رو میداد به گوشت فروشی محل تا به مستضعفین گوشت رایگان بدند. https://eitaa.com/joinchat/572850353Ca4e6fe6d24