📝 کاربلدها باج نمی‌دهند 🔸 سه مناظره در ذهن دارم که هرگز برگزار نشدند و به نظرم نشانه‌های پنهانی هستند برای شناخت رسانه در ایران: بین محسن هاشمی و تاجزاده درباره تقلب در انتخاباتِ مجلس ششم، بین زائری و علی مطهری درباره قانون حجاب، بین کرباسچی و آخوندی درباره تراکم‌فروشی در تهران. 🔹 هیچ مانعی از بالا وجود نداشت تا رسانه‌هایی که دائم صداوسیما را متهم می‌کنند به بسته بودن و آزادیِ بیشتری می‌خواهند این مناظره‌ها را برگزار کنند اما چون به نفع‌شان نبود دست نگه داشتند تا آب‌ها از آسیاب افتاد‌. ترجیح دادند برخوردهای صریحی رخ ندهد و بعضی پرده‌ها فرونیافتد. 🔸 احتمالا شما هم می‌توانید نمونه‌های مشابهی بیاورید مثلا بین عباس عبدی و زیدآبادی درباره تسخیر سفارتِ آمریکا و بحران گروگان‌گیری‌. این دو حالا در روزنامه هم‌میهن زیر نظر کرباسچی کار می‌کنند در حالی که مهم‌ترین نقطه مشترک بین‌شان، نفرت‌پراکنی علیه نظام و ارزشی‌ها است. 🔹 رسانه در جناح محافظه‌کار، به دلیل شلختگی ‌و بی‌فکری رهاتر است. طیف متصل به قدرت‌ با صراحتِ بیشتری با هم روبرو می‌شوند یا به تعبیر درست‌تر: به جان هم می‌افتند. طرفِ اصلاحطلب چون دائم به حداکثر کردنِ نیروها علیه نظام فکر می‌کند کمتر تمایلی به اصطکاک‌های درونی دارد. 🔸 صداوسیما مکرر به دشمنان خودش فرصت داده و آنقدر ساده‌لوح که گاهی به پایش شلیک کرده. از بدترین نمونه‌ها مناظره درباره حجاب بینِ ژورنالیستی هوچی و زبان‌دار مثل مهدی نصیری و یک پژوهشگر آرام با شخصیت اخلاقی و تدافعی به اسم سوزنچی بود، افتضاح به معنای واقعی کلمه‌. 🔹 اصلاحطلب‌ها درک بهتری از رسانه دارند بنابراین بسته‌تر عمل می‌کنند اما محافظه‌کارها اعتماد به نفس تخیلی دارند و جوگیر و هردمبیل بازی می‌کنند؛ گاهی بسیار محتاط که جز شعار و کلیشه چیزی ازشان درنمی‌آید و گاه آنقدر باز (مثل برنامه شیوه یا به افق فلسطین) که مضحکه به بار می‌آورند. 🔸 به شکل نمادین ابطحی مزد سازش را داد و پس از حمله تروریستی در راسک «چرخه خشونت» را محکوم کرد‌. هنوز شهدا دفن نشده نظام را سرزنش کردند که باعث خشونت شده، حواسش به حجاب بوده، فساد دارد، و...، دقیقا همان‌ها که نخبه‌ها و نورسیده‌های رسانه قصدِ جذب‌شان را داشتند. ✍ https://eitaa.com/joinchat/572850353Ca4e6fe6d24