این نوزادِ پسرِ سالم و دوستداشتتی، ماجراها داره...
امروز بدنیا اومد.
تا اسم مادرش رو در لیست عمل سزارین دیدم، شناختمش. بجز من خیلی از همکارهای دیگه هم میشناختنش، از بس که توی دوران بارداریش به بیمارستان رفتوآمد داشت!
یه خانم ۴۳ ساله، که بعد از ۱۷ سال، اون هم بصورت طبیعی، خدا این بچه رو بهشون هدیه داد.
ماههای آخر بارداری به
#دیابت_بارداری مبتلا شدن، و پزشکشون روزی سه بار
صبح، ظهر، شب
براشون تزریق انسولین نوشته بودن
این خانم با شوهرش، روزی سه بار میومدن بیمارستان! تازه مسیر خونهشون از بیمارستان خیلی دور بود و کلی راه بود!
روزایی که توی درمانگاه بودم، هر شیفت میدیدمشون، چندبار خواستیم تزریق انسولین رو بهشون یاد بدیم که دیگه توی خونه انجام بدن، اما اینقدر بخاطر بچه حساس بودن و میترسیدن اشتباه کنن که قبول نمیکردن توی خونه انجام بدن، و میخواستن بیان بیمارستان که خیالشون راحت باشه!
جالبه که امروز توی بخش زنان، بیمارِ من شدن و خودم رفتم از اتاق عمل تحویلشون گرفتم،
جالبتر اینکه اوناهم تا منو دیدن، شناختن، و کلا همه از دیدن هم خوشحال شدیم 😁✋️
باز جالبهتر اینکه پزشکشون هم میگفت خداروشکر که دیگه بچهشون بدنیا اومد، هرروز توی مطب بودن!😂
پ.ن: خداجان خییییلی خیلی ممنون🤲💚
پ.ن۲: اگر مادر
#اصلاح_مزاج بشن، و تغذیه صحیحی داشته باشن، عوارض بارداری بسیار کمتر میشه و زایمان راحتتری دارن، انشاءالله زمانی بیاد که بارداریها و زایمانها بقدری راحت بشن که مادرها اصلا بیمارستان نرن!
@parastarane_ir