🌺نقش رهبری حکیمانه امام خمینی (رحمت الله علیه) (پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت)🌺
🔹صدام که به دستور اربابانش وبا هدف حاکمیت بر اروند رود و وعده فتح 3 روزه تهران به نیروهایش خود را برای جنگ فرسایشی طولانی آماده نکرده بود، با دفاع مردم ایران زمین گیر شد. بدین ترتیب فشار علیه جمهوری اسلامی برای قبول یک صلح تحمیلی آغاز شد. هیاهوی تبلیغاتی غرب چنان گسترده بود که کم کم ایران چهره ای جنگ افروز و صدام صلح طلب معرفی شد. از طرفی موفقیتهای پیاپی رزمندگان سپاه اسلام، آثار شکست را در جبهه بعثیها نمایان ساخت.
قطعنامه 598 در 29 تیر 1366 به تصویب رسید. این قطعنامه عمده شرایط ایران را که از ابتدای جنگ همواره بر آن اصرار میورزید، در بر داشت. رژیم عراق گمان میکرد ایران طبق معمول این قطعنامه را نیز نخواهد پذیرفت لذا برای معرفی چهره ای مخالف صلح از کشورمان بلا فاصله آن را پذیرفت. اما جمهوری اسلامی ایران، به خاطر وجود عناصر مثبتی که در بر داشت و نیز به دلیل اینکه تمام خواستههای ایران را در بر نداشت، آن را نه رد کرد و نپذیرفت. نکته منفی قطعنامه این بود که پیش از شناسایی متجاوز و محاکمه آن، آتش بس اعلام شود و ما این بند را قبول نداشتیم. این موضع گیری ایران نزدیک به یک سال ادامه داشت و بالاخره موثر واقع شد. در نتیجه جمهوری اسلامی ایران توانست شماری از اصلاحات مورد نظر خود را در متن قطعنامه بگنجاند. در طول این مدت موازنه جنگ به نفع عراق شده بود و به دلیل فشارهای بین المللی اقتصادی، نظامی و سیاسی و به علت برخی حوادث و عواملی که امام خمینی (رحمت الله علیه) بنا بر مصالحی در شرایط حساس آن زمان، از ذکر آن خودداری نمودند، قطعنامه 598 را بعد از یک سال از تصویب آن، در 27 تیر 1367 پذیرفت. اما ایشان از آن با تعبیر نوشیدن جام زهر یاد کردند. امام بزرگوار مسئولیت این صلح تحمیلی را خود به تنهایی بر عهده گرفتند و هرگز شانه از زیر بار مسئولیت خالی نکردند و امام وقتی کشور و نظام نوپای جمهوری اسلامی را در خطر میبینند، با ترجیح بقا و مصلحت نظام بر هر چیز دیگر، با پذیرش قطعنامه موافقت میکنند. چرا که معتقدند، حفظ اسلام و مصلحت نظام، مقدم بر هر چیز است و بر این اساس به راحتی از خواسته قبلی و قلبی خویش چشم پوشی میکنند و تن به پذیرش قطعنامه داده و راضی به رضای حق میشوند.
🔷یکی از مهمترین عوامل پذیرش قطعنامه توجه بیش از حد مسئولان جنگ به کارشناسیهای متداول جنگهای دنیا در پیشبرد جنگ تحمیلی بود. کارشناسی معمار کبیر انقلاب در جنگ، محوریت ایمان بود. متأسفانه بعضی از مسئولان جنگ با اتکا به ابزارهای کارشناسی موجود و ارائه آمارها و ارقام گوناگون و نشان دادن ضعفها، همواره نگاهی مأیوسانه به ادامه جنگ داشتند و قدرت وضعف را در ابزار آلات مادی میدانستند و فشار چنین افرادی باعث پذیرش قطعنامه از طرف حضرت امام گردید. و در کنار این تهدیدهای مختلف خارجی میتواند از عوامل موثر بر پذیرش قطعنامه باشد که امام در بیانیه خود به آن اشاره فرمودند ولی به دلیل حساسیت شرایط جنگی آن زمان از ذکر آن خودداری کردند.
♦حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) در 3 مورد از بیانات خود، به طور تلویحی انگیزه و هدف از پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت را بقای انقلاب، تأمین مصالح نظام و اثبات عدم پایبندی صدام به معاهدات بین المللی معرفی نمودند:
1⃣ بقای انقلاب
«ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم. راستی مگر فراموش کردهایم که ما برای ادای تکلیف جنگیدهایم و نتیجه فرع آن بوده است. ملت ما تا آن روز که احساس کرد که توان و تکلیف جنگ دارد، به وظیفه خود عمل نمود و خوشا به حال آنان که تا لحظه آخر هم تردید ننمودند. آن ساعتی هم که مصلحت بقای انقلاب را در قبول قطعنامه دید و گردن نهاد، باز به وظیفه خود عمل کرده است، آیا از این که به وظیفه خود عمل کرده است، نگران باشد؟» (صحیفه امام، ج 21: 284)
2⃣ تأمین مصالح نظام
«و اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتاً مسأله بسیار تلخ و ناگواری برای همه خصوصاً برای من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن میدیدم ولی به واسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلاً خودداری میکنم و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور که من به تعهد، دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام میدانم و خدا میداند اگر نبود انگیزهای که همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمیبودم و مرگ وشهادت برایم گواراتر بود.» (صحیفه امام ج 21: 92)
ادامه مطلب در پست بعد...