🌺نقش رهبری حکیمانه امام خمینی در اول انقلاب اسلامی الگوي مديريت امام خميني (رحمت الله علیه)🌺 🔷تأملي در شيوه مديريت جنگ از سوي امام (رحمت الله علیه)-به ويژه در سال‌هاي نخستين آن-الگوي جالبي را از مديريت بحران‌های سياسي نشان مي‌دهد. اين الگو با توجه به ويژگي‌هاي منحصر به فردي كه دارد، ظرافت‌‌ها و پيچيدگي‌هاي خاص خود را داراست. از اين الگو مي‌توان درس‌ها و آموزه‌هاي زيادي براي مقابله با بحران‌هاي احتمالي فراگرفت. مديريت سيستماتيك بحران‌هاي سياسي و جنگ، الگوي رايج در واحدهاي مختلف هستند. در اين الگو، هر گونه تصميم گيري و مديريت بحران در چارچوب سلسله مراتب و نظام تصميم گيري حاكم اتخاذ مي‌شود. در حالي كه در شرايط عادي پروسه تصميم گيري مطابق قواعد رايج و روال معمول صورت مي‌گيرد، در شرايط بحراني فرآيند تصميم گيري متحول مي‌شود و به صورت غير عادي در می‌آید. مطالعه رفتار و عملكرد امام خميني (رحمت الله علیه) در طول جنگ ايران و عراق - به ويژه سال‌هاي نخستين جنگ - نشان مي‌دهد كه ايشان از شيوه مزبور مديريت بحران‌ها به نحو احسن استفاده كردند. بر خلاف تصور عده‌ای كه شيوه مديريت امام را فردي يا در ارتباط مستقيم با مردم مي‌پندارند، ايشان از مديريت سيستميك نيز نهايت استفاده را مي‌كردند و اصولاً به اين روش بيشتر اعتقاد داشتند. نمونه بارز اين امر نيز تأكيد خاص حضرت امام به نقش شوراي عالي دفاع بود. اين شورا كه مطابق قانون اساسي براي اداره امور جنگ تشكيل شده بود نقشي اساسي در تصميم گيري‌هاي مرتبط با جنگ داشت. امام در سخت‌ترین شرايط جنگ تحميلي نيز از اين شورا سلب مسئوليت نكرد و همواره، بر تمركز تصميم گيري‌ها در آن تأكيد داشت. براي نمونه، ايشان در بیانیه‌ای خطاب به مردم و مسئولان در مورخ ۲۵ / ۲ / ۵۹ ضمن تأكيد بر معيار بودن قانون اساسي در اعمال نهادها و مأموريت يافتن شوراي عالي دفاع مي‌فرمايند: «مسائل دفاع در شورا مطرح و رسيدگي مي‌شود و پس از تصويب، تصميم در اجرا با فرماندهي كل قواست و قواي مسلح بايد اوامر ايشان را اجرا كند». با آنكه شورا به صورت مرتب جلسه‌هايي را در خدمت امام تشكيل مي‌داد، اما امام به ارائه رهنمودهاي كلي (و در مواقعي انتقاد) بسنده و به هيچ وجه سعي نمی‌کردند اختيارهاي آن را تحديد كنند يا به طور كامل به تصميم‌هايش جهت دهند. در چارچوب سلسله مراتب تصميم گيري و اجرا، امام بر رعايت سلسله مراتب و اطاعت نيروها از فرماندهان خود تأكيد ویژه‌ای داشتند. براي نمونه، ايشان تا جايي كه ممكن بود بر فرماندهي كل قوا از سوي بني صدر (علي رغم عملكرد منفي ايشان) تأكيد مي‌كردند. در سطوح پايين نيز، به طور مرتب نيروهاي ارتش، سپاه، بسيج و ژاندارمري را به اطاعت از فرماندهان خود توصيه مي‌نمودند. ادامه مطلب در پست بعد...