🌻🌸مناظره علمی امام رضا علیهالسلام با اهل سنت🌻🌸 🔷 حضرت علی بن موسی بن جعفر علیه السلام ملقب به امام رضا علیه السلام و ضامن آهو، هشتمین امام شیعیان و فرزند بزرگوار امام موسی کاظم علیه السلام در ۱۱ ذی القعده سال ۱۴۸ قمری در مدینه به دنیا آمدند. 🔶 مناظره علمی ایشان با یکی از بزرگان اهل سنت آن زمان به نام «علی بن محمّد بن جهم» اباصلت هروی میگوید: هنگامی كه مأمون پیروان مذاهب و مكاتب مختلف یعنی یهود، نصارا، مجوس، صابئین و سایر فرق و علمای اسلام را در دربار خود گردآورد تا با امام علی بن موسی الرضا علیه السلام مناظره كنند، هر كس در برابر آن حضرت عرض اندام كرد، با پاسخ دندان شكنی روبه رو شد و خاموش گشت. در این میان، نوبت به «علی بن محمّد بن جهم» كه از علمای معروف اهل سنت بود، رسید؛ او به امام علیه السلام رو كرد و گفت: عقیده شما درباره عصمت انبیا چیست؟ آیا شما همه را معصوم میدانید؟ امام علیه السلام: آری. ابن جهم: پس این آیات را كه ظاهرش صدور گناه از آنان است، چگونه تفسیر میكنی؟ مثلاً قرآن درباره آدم علیه السلام می‎فرماید: «وَ عَصى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى»؛ (آدم به پروردگارش عصیان كرد و از پاداش او محروم ماند). و یا درباره یونس علیه السلام می‎گوید: «وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیهِ»؛ (یونس خشمگین از میان قوم خودش رفت و گمان كرد بر او تنگ نخواهیم گرفت).و یا درباره یوسف علیه السلام می‎گوید: «وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِهَا»؛ (زلیخا قصد یوسف كرد و یوسف قصد او را). و در مورد داوودعلیه السلام می‎فرماید: «وَ ظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ»؛ (داوود گمان كرد ما او را امتحان كردهایم و از كار خود توبه كرد).و بالاخره درباره پیامبرش محمّدصلی الله علیه و آله می‎فرماید: «وَ تُخْفِی فِی نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِیهِ»؛ (تو در دل چیزی [درباره همسر زید] پنهان داشتی كه خدا آن را آشكار ساخت). امام علیهالسلام فرمود: وای بر تو! گناهان زشت را به پیامبران الهی نسبت مده و كتاب خدا را به رأی خود تفسیر مكن كه خداوند فرموده: «تأویل (و تفسیر) آن را جز خدا و راسخان در علم نمیدانند» اكنون پاسخ سؤالاتت را بشنو: 🔺امّا درباره آدم علیه السلام خداوند او را حجت در زمین و نماینده خود در بلادش قرار داده بود. آدم برای بهشت آفریده نشده بود (و سكونتش در بهشت موقتی بود و بهشت سرای تكلیف نبود) عصیان آدم (و ترك اولای او) در بهشت رخ داد، نه در زمین، و عصمت باید در زمین باشد و مقادیر امر الهی تكمیل گردد (و آدم الگو و رهبری برای مردم جهان باشد) لذا هنگامی كه به زمین گام نهاد، خداوند او را حجت و خلیفه معصوم قرار داد، چنان كه در حق او میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَ نُوحًا وَ آلَ إِبْرَاهِیمَ وَ آلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِینَ»؛ (خداوند آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برگزید). این گزینش، خود دلیل بر معصوم بودن این رهبران است؛ زیرا گزینش برای رهبری بدون عصمت، موجب نقض غرض است. 🔺امّا در مورد یونس علیه السلام منظور از «لَنْ نَقْدِرَ عَلَیهِ» این نیست كه او گمان كرد خداوند قادر بر (مجازات) او نیست، بلكه به معنای این است كه او گمان كرد خداوند بر او تنگ نمیگیرد (و ترك اولایی نكرده است)، همان گونه كه در آیة دیگر قرآن آمده: «وَ أَمَّا إِذَا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیهِ رِزْقَهُ...»؛ (امّا هنگامی كه خداوند انسان را مبتلا سازد و روزی را بر او تنگ بگیرد...) زیرا اگر او گمان كرده بود خداوند قادر بر (مجازات) او نیست، كافر میشد (و كفر از ساحت مقدس انبیا به دور است). 🔺امّا در مورد یوسف علیه السلام منظور این است كه زلیخا قصد كام‎گیری از یوسف كرد و یوسف قصد قتل وی نمود، اگر او را زیاد تحت فشار برای عمل خلاف عفت قرار دهد (چرا كه فوق العاده از این پیشنهاد ناراحت شده بود)، امّا خداوند (در حق او لطف كرد و) او را از قتل زلیخا و عمل خلاف عفت دور ساخت، همان گونه كه می‎فرماید: «كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشَاءَ»؛ (سوء اشاره به قتل و فحشا اشاره به عمل منافی عفت است.)