#فصل_رویش #۱۲۱۳
🔹شاه برای دنداندرد به خارج میرفت!
✍🏻مهدی اسدی
چند روز قبل، پزشکان ایرانی برای اولینبار در منطقه توانستند، مغز جنین را در رحم مادر درمان کنند. به همین بهانه، وضعیت پزشکی ایران را در دوران قبل انقلاب بررسی میکنیم؛ در آن دوره، شاه کشور برای بیماریهای ساده به خارج میرفت.
خبرنگار شبکه العالم در ۱۹ دی ماه امسال، به بیمارستان امام خمینی (ره) رفته و گزارشی در مورد عمل جراحی جنین در رحم مادر تهیه کرده است. این نوع عمل جراحی توسط پزشکان ایرانی آن هم در یکی از بیمارستانهای ایران، آنقدر افتخارآمیز بود که حتی رسانههای غیر ایرانی مانند العالم نیز با آب و تاب از آن سخن میگوید.
اما شاید برای ما ایرانیان جالب باشد که سری به دوران پهلوی بزنیم و به وضعیت پزشکی آن روزها بپردازیم. «هوشنگ امیراحمدی»، استاد دانشگاه راتگرز آمریکا، در این باره میگوید: «ما در زمان شاه، پزشک از بنگلادش وارد میکردیم؛ ولی الان پزشک صادر میکنیم؛ این یک واقعیت است».
در واقع ایران در دوران پهلوی آنقدر با کمبود پزشک مواجه بود که مجبور بود از کشورهایی مانند هند، پاکستان و بنگلادش، پزشک وارد کند.
در مورد کمبود پزشک در زمان شاه، «رابرت گراهام»، خبرنگار سابق روزنامه فایننشال تایمز، در کتاب «ایران: سراب قدرت» مینویسد: «کمبود متخصصان پزشکی و پیراپزشکی چنان شدید بود که برای نمونه، در اسفند سال ۱۳۵۴ خورشیدی آزمایشگاه بزرگترین بیمارستان دولتی آبادان [به علت نداشتن متخصص لازم] تعطیل شد».
البته آمارهای دقیقتر نیز در این زمینه موجود است که حتی تعداد تختهای بیمارستان را نیز به ما نشان میدهد.
«محمدعلی کاتوزیان»، عضو دانشکده مطالعات شرقی دانشگاه آکسفورد، در کتاب «اقتصاد سیاسی ایران مدرن: استبداد و شبه مدرنیسم» مینویسد: «درسال ۱۳۵۵ طبق آمار رسمی، یک پزشک برای هر ۳۰۰۰ نفر، یک دندانپزشک برای ۱۹۰۰۰ نفر و یک تخت بیمارستان برای هر ۷۱۱ نفر وجود داشت. اینها میانگینهای کل کشور هستند؛ نیمی از پزشکان، دندانپزشکان و تختهای بیمارستانی فقط در تهران بود».
اما موضوعی که درباره وضع پزشکی این دوران، بیش از کمیت مورد توجه قرار گرفته، میزان کیفیت و کارایی پزشکان قبل از انقلاب است.
«اسدالله علم»، نخستوزیر و وزیر دربار پهلوی، در خاطرات روز سهشنبه، ۲۲ فروردین ۱۳۵۱، مینویسد: «شب، اطبایی که چشم خانم عَلم و علیاحضرت ملکه پهلوی را عمل کردهاند، مهمان من بودند. آنقدر از وضع بد طبی ما صحبت داشتند که واقعاً غرق عرق خجلت شدم.
یکی از آنان میگفت: بهعنوان نمونه، فیلم عمل چشمی را در دانشکده پزشکی دانشگاه تهران به من نشان دادند که اگر سر آن عمل حاضر میبودم، ناچار بودم کار را از دست طبیب عمل کننده بگیرم و خودم انجام دهم؛ چون مطمئن بودم با این عمل، مریض را کور میکند». (یادداشتهای اسدالله علم، جلد ۲، صفحه ۲۱۸.)
همانطور که اشاره شد، اوضاع پزشکی ایران آنقدر بحرانی بود که حکومت پهلوی برای ارائه خدمات بهداشتی به مردم، مجبور بود از پزشکان هندی، پاکستانی و بنگلادشی کمک بگیرد؛ اما در حالی که برای مسائل پزشکی مردم از این کشورها پزشک وارد میکردند، شخص محمدرضا شاه و خانواده پهلوی، برای معاینه و معالجه پزشکی، از پزشکان غربی و یا به عبارت دیگر، از کشورهای جهانِ اولی بهره میبردند. تا جایی که شاه، حتی برای یک دنداندردِ ساده به اروپا و آمریکا سفر میکرد.
اسدالله علم در این باره، در تاریخ ۱۶ فروردین ۱۳۴۸، چنین نوشته است: «...دندانهای شاهنشاه درد گرفت. تصمیم گرفتند دو روز به زوریخ تشریف ببرند». (یادداشتهای اسدالله علم، جلد ۱، صص ۱۶۴ و ۱۶۵).
همچنین، اسدالله علم، در خاطرات روز دوشنبه، ۲۰ بهمن ۱۳۵۴، مینویسد: «صبح اطبای فرانسوی را راه انداختم تا برای معاینه شاهنشاه و گرفتن خون به دیزین بروند». (یادداشتهای اسدالله علم، جلد ۵، صفحه ۴۴۵).
عَلَم در بخشهای دیگری از خاطرات خود نیز متعدد به این موضوع اشاره کرده است؛ البته اینکه شاه برای درمان و معالجه بیماریهای خود، از پزشکان غربی استفاده میکرده، نشان از بیاعتمادی او نسبت به پزشکان ایرانی دارد.
کانال رسمی هفتهنامه پرتو
آیدی
eitaa.com/partosokhan_ir
🇮🇷🇮🇷🇮🇷