#حکایت
شمارۀ ۹۵
🔵شرافت گوهری نایاب
سربازان دشمن وارد روستایی شدند و به همه زنان تجاوز کردند به استثناء یک زن که با مقاومت توانست سربازی را که وارد خانه اش شده بود بکُشد و سر او را ببُرد...
پس از رفتن سربازان از روستا، همه زنان نیز از خانه هایشان بیرون آمدند و لباسهای پاره پاره خود را با گریه جمع می کردند به جزء آن زن!
او از خانه اش با عزت و افتخار در حالی خارج شد که با در دست داشتن سر آن سرباز، به دیگر زنان با تحقیر نگاه می کرد و گفت: تصور داشتید بگذارم به من تجاوز کند بدون آنکه بمیرم یا او را بکشم؟!
زنهای روستا به یکدیگر نگاه کردند و تصمیم گرفتند او را بکشند تا مبادا با شرافتش بر آنها برتری داشته باشد و هنگام بازگشت همسرهایشان پرسیده شود چرا همانند او مقاومت نکردید.
بنابراین با حمله ای دست جمعی ، او را کشتند.
(شرافت را کشتند تا خفت و ننگ زنده بماند)...
این است واقعیت فاسدین جامعه؛
هر انسان شریفی را
می کُشند،
تخریب می کنند،
دروغ می بندند،
عزل می کنند،
از دسترس مردم دور می کنند
و .....
تا فسادشان آشکار نشود !!!!
#سبک_زندگی_اسلامی #مهارت_های_زندگی #مشاور #مشاوره #انسان_سازی #داستان #خودشناسی #خودسازی #داستان
👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7