بعدازظهر رفتم عکس سه درچهار بگیرم اون عکسبرداری که همیشه میرفتم پیشش بسته بود. خلاصه رفتم اونجایی که پرسنلش همه خانومن البته معروفم هستنواز پله ها رفتم بالا دیدم عکاسش شالش دور گردنشه همونجا دنده عقب زدم اومدم بیرون😂
منم که عکس نیاز بودم کل شهرو گشتم تا یه تاریک خونه پیدا کردم برام عکس گرفت پیر مردِ و کارم راه افتاد!
خلاصه اینکه خودمم اهل تحریم کردنم همینجوری نبینید منو مبارزه ادامه داره😆