تشییع میلیونی رئیسی و لکنت زبان جامعه شناختی
❓براستی چرا جامعه شناسی ایرانی، تشییع میلیونی رئیسی در استانهای آذربایجان شرقی، قم، تهران، خراسان جنوبی و خراسان رضوی را برای توصیف و تبیین شایسته نمی داند؟
⁉️مگر نه این است که تجمعات و حرکتها و پدیده های اجتماعی صدها برابر کوچکتر دستمایه نظریه پردازی قرار می گرفت؟ (مانند تشییع مرحوم پاشایی)
حتی با مبانی مدرن و سکولار در تحلیلهای اجتماعی و جامعه شناسانه هم این تجمعات و احساسات جمعی مردم ارزش تحلیل و تبیین دارد! اما مثل همیشه جامعه شناسی سکولار هیچ تعهدی نسبت به پدیده های اجتماعی که از الگوهای اجتماعی گفتمان انقلاب اسلامی و تجلیات اسلام اجتماعی و اسلام انقلابی برمی خیزد، در خود نمی بیند. اما استراتژی مارپیچ سکوت تاکی جواب خواهد داد؟
⭕️جهت داری علوم اجتماعی وارداتیِ تقلیدی و سوگیرانه بودن آن همین است. هیچ انتظاری نیست! عینک سکولار نمی تواند پدیده شهادت و ایثار را شناسایی کند. با عینک اینجهانی (سکولار/عرفی) جان فدا بودنِ قاسم سلیمانی و رئیسی معنادار نیست!
✅همه این مردم که برای رئیسی دلار 57 تومنی عزادار شدند، حتما فتوشاپ اند و ساندیس خور! (مانند جمعیت میلیونی راهپیمایی اربعین و یا تشییع سردار سلیمانی).
🔆تمدن نوظهور ایرانی اسلامی با گفتمان اجتماعی خود در حال رشد و تجربه است و رئیسی مردی بود که در قبال الگوی دولت-ملت (به تعبیر هابز در لویاتان، گرگ و هیولا -دولت به مثابه هیولای کنترل کننده مردمِ گرگ نهاد-) الگوی امام-امت که رابطه قلبی و ولایت و مسئولیت را بنا مینهد را به نمایش گذاشت.
🔰رئیسی مردی بود که با اخلاص و اخلاق بر همه تئوری های اومانیستی اجتماعی و سیاسی مدرن خط بطلان کشید و مِن بعد، شهید رئیسی (بجای آقای رئیسی) تازه پیشران حرکتهای اجتماعی نوجوانان و جوانان انقلابی خواهد بود و نفوذ اجتماعی اش عالم گیر خواهد شد.
با ایدئولوژیک خواندن این پدیده ها، نمی توان هستی های اجتماعی تشخّص یافته را انکار کرد!!
✍️ سیدنقی موسوی- 030303