#خلاصهنوشت
💠 چکیدهای از مطالب درس اخلاق
#شرح_کتاب #چهل_حدیث امامخمینی رحمةاللهعلیه
✨ استاد
#قاسمیان | جلسۀ چهلوسوم | ۲۶اردیبهشت🗓️
─━━━━━⊱✿⊰━━━━━──━━━━━⊱✿⊰━━━━━─
🔺مسئله
توبه به معنای برگشت، یکی از پایهایترین مسائل اخلاقی بعد از عنوان یقظه (بیداری اولیه) بیان میشود.
میفرمایند إِذَا تَابَ اَلْعَبْدُ اَلْمُؤْمِنُ تَوْبَةً نَصُوحاً
أَحَبَّهُ اَللَّهُ. این أَحَبَّهُ اَللَّهُ مهم است. برخی اطاعتها از سر حب است؛ نه ریاست و ولایت. لذا درباره مومنین آخرالزمانی میفرماید: مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ
يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ. این خیلی مهم است که خدا دوستشان دارد و آنها هم خدا را. برای همین در قرآن «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ»ها هم خیلی مهم است. حکایت دوستداشتن غیر از تحویلگرفتن است. یا میفرماید إِن كُنتُم تُحِبّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعوني يُحبِبكُمُ اللَّهُ. اگر واقعا خدا را دوست دارید تبعیتی از سر دوستداشتن کنید؛ آن وقت خدا هم دوستتان دارد.
☀️ اینجاست که بزرگان تفاوت
حرکت محبی و محبوبی را میگویند. یکموقع «إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَىٰ رَبِّي سَيَهْدِينِ» است؛ بنده دارد حرکت میکند (حرکت محبی). یکموقع هم «سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ» است؛ بنده را میبرند (حرکت محبوبی). یکموقع میرود؛ یکموقع میبرند. خداوند
چیزی را که دوست داشته باشد میبرد. دیگر اینکه بخواهد «برود» ندارد. میگیرد بغلش میکند میبرد.
🔺اصلا ممیز بحثهای قرآنی با صحف دیگر همین بحث حب است. نقطۀ اوج روش خاص تبلیغ پیامبر اکرم صلواتاللهعلیه با دیگر انبیا در همین حب است. اینکه
عبودیت عبد به عشق و دوستداشتن خداست؛ نه فقط گوشدادن به حرفهایش. لذا خداوند فرمود «كَذِبَ مَن زَعَمَ أنَّهُ يُحِبُّني فَإِذا جَنَّهُ اللَّيلُ نامَ عَنّي» دروغ میگوید مرا دوست دارد، شب که میخوابد مرا دوست ندارد. وگرنه بلد میشد چون عاشق بلند میشود. مدل عاشق فرق دارد.
☀️
توبه لفظ نیست؛ برگشت واقعی است. اینکه توبه را آسان نشان دادند و گفتند كَفى بالنّدمِ تَوبَةً (برای توبهکردن پشیمانی کافی است)، این به حساب دونپاشیدن است؛ وگرنه
برگشتن کار بسیار سختی است. اصلا داریم شیطان این حس بازگشت را درست میکند، وَ يُمَنِّيهِ التَّوْبَةَ امیدوار میکند به بازگشت؛ لِيُسَوِّفَهَا برای اینکه احساس کند کار سادهای است و بهتاخیر بیندازد. (نهجالبلاغه)
🔺
ندامتها انفعال نفس است. توبه نیست. انفعال نفس بهخاطر پاکی درون انسان پس از هر گناهی هست. مثل ندامت قابیل پس از قتل برادر (فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ). لزوما هر انفعال نفسی توبه نیست! ندامت نهایتا پیشآهنگ خوبی برای توبه است.
☀️ همانطور که امام رحمهالله میفرمایند انسان در پیری حرص و طمع، حب مال و جاه و طول املش بیشتر است قطعا. لذا قبل از محکمشدن ریشه گناهان،
فقط در جوانی میشود قیام به توبه کرد نه در پیری. در حدیث نبوی داریم که ابنآدم پیر میشود و دو خصلت حرص و طول أمل در او جوان میشود! (یَشِیْبُ ابْنُ آدَمَ وَیَشبُّ فِیْهِ خَصْلَتَانِ: ألْحِرْصُ وَطُوْلُ الْأمَلِ.)
🔺
توبه برگشت از طبیعت است؛ فاصلهگرفتن از اشتهای طبیعت است.
انابه سیر در خود فطرت است. برگشتن عمودی است! یعنی اوجگرفتن هم دارد. بازگشت صرف نیست. فرمود: فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا ۚ ... َمُنِيبِينَ إِلَيْهِ. در حالت انابه (مُنِيبِينَ) قیام کن (فَأَقِمْ)! فطرت را مرتب با پروازهای فطری شکوفاکردن. لکن گناهان پیدیپی و بدون رجوع به فطرت، باعث میشود ندای فطرت دَسٰاها (پنهانکردن) شود. اما از بین نمیرود چون لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّه است. از بین نمیرود چون اصلا مصحح عذاب کشیدن انسان از خودش، فطرتش است. وگرنه که حیوانی است که از حیوان بودن خود آزرده نمیشود.
☀️توبه کار سختی است؛ لکن پس از توبه و حمله به شیطان (به تعبیر حضرت امیر) او
دستش به حمله و پایش به فرار است.
💠
بلــۀ ما✓ 💠
اینستاگرام ما✓ 💠
ایـتـای ما✓💠