📍آشکار شدن سرکوب علم در ایران توسط غرب وحشی
خون سرداران؛ جوهر قلم دانشمندان
📅تاریخ ۲۳ خرداد و اول تیر ۱۴۰۴ حملهای ناجوانمردانه به قلب ایران رخ داد؛ حملهای که نه فقط یک اقدام نظامی کور، بلکه نمادی از نبردی عمیقتر و دیرینهتر است: نبرد تمدن نوین ایرانی-اسلامی با تمدن غرب. این رویداد، بیش از آنکه یک درگیری صرفاً سیاسی-امنیتی باشد، پرده از تقابلی دیرینه میان دو روایت از پیشرفت و هویت برمیدارد.
☄این حمله، که با خون سرداران و دانشمندان این مرز و بوم آمیخته شد، حاوی پیامی نمادین و عمیق است: سردارانی که جانشان را فدا میکنند تا دانشمندان بتوانند مرزهای دانش را درنوردند و دستاوردهای بیشماری، از جمله در صنعت هستهای، را برای شتاب دادن به پیشرفت ایران به ارمغان آورند. این رابطه متقابل، این همافزایی بینظیر، خود گویای روایتی است که ریشههایی عمیق در تاریخ دو قرن اخیر ایران دارد.
تاریخ سرکوب پیشرفت
📈پیشرفت ایران در ۲۰۰ سال اخیر، همواره با مانعتراشی قدرتهای خارجی همراه بوده است. از شهادت امیرکبیر در سال ۱۲۳۰، که در کمتر از سه سال توانست درهای پیشرفت را به روی ایران بگشاید و حرکتهای بزرگی را آغاز کند، تا به امروز، دسیسهچینیها و مداخلات خارجی، به ویژه انگلیس و سپس آمریکا و رژیم صهیونی، تلاش کردهاند مسیر استقلال و توسعه ایران را مسدود کنند. استقلالطلبی امیرکبیر، روحیه دینباور و پیشرفتخواه او، نقطهعطفی بود که به دست نیروهای وابسته به انگلیس به خون کشیده شد.
📓دوره قاجار، مملو از بیکفایتیهای درونی و دخالتهای خارجی بود که به ثمر نرسیدن تلاشها برای پیشرفت منجر شد. قراردادهایی نظیر رویترز و تبوت (کمپانی رژی)، نمونههایی آشکار از غارت منابع ایران توسط اروپاییها بودند که با مقاومت و دخالت بزرگانی چون ملا علی کنی و میرزای شیرازی تا حدی خنثی شدند.
حتی نهضت مشروطه، که تمنای عدالت و پیشرفت در جامعه ایرانی را نمایندگی میکرد، با دخالت دستهای خارجی منحرف شد. سپس، جنگ جهانی اول و قحطی بزرگ، زمینه را برای روی کار آمدن رضاخان، یک دیکتاتور دستنشانده، فراهم کرد که پس از نزدیک به ۲۰ سال، باز هم با دخالت خارجی، کشور را با هزینههای گزافی روبرو ساخت.
📜نهضت ملی شدن صنعت نفت، با رهبری آیتالله کاشانی و دکتر مصدق، به جایی رسید که جریان غربگرا در مجلس شورای ملی، با تحقیر ملت ایران، رسماً اعلام کرد" ایرانیها لولهنگ هم نمیتوانند بسازند!" این تحقیر آشکار توسط افرادی چون سپهبد رزمآرا، نشان از عمق نفوذ جریانی داشت که مورد حمایت غرب بود و اجازه نداد نهضت ملی نفت به فرجام برسد.
🔸 کودتای مستقیم آمریکا و انگلیس در سال ۱۳۳۲، بار دیگر این روند را متوقف کرد. از ماجرای کاپیتولاسیون تا اوج غرور و رخوت شاه در سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷، این دخالتها ادامه یافت تا سرانجام به سقوط رژیم سلطنتی و برآمدن نظام جمهوری اسلامی با محوریت ولایت فقیه منجر شد؛
🚩 نظامی که پس از ۲۵۰۰ سال سلطنت، مردمسالاری دینی را در کشور مستقر کرد.
حتی پس از انقلاب، حمایت غرب از صدام در طول جنگ تحمیلی و سپس اعمال انواع تحریمها، همگی تلاشی برای جلوگیری از پیشرفتهای جامعه ایران بوده و هست.
🔴 دانشمندان محبوب و مغضوب غرب
امروز، در فضای علمی کشور، دو جریان برجسته وجود دارد: جریانی که محبوب غرب است و جریانی که مغضوب آن. این دوگانگی نه تنها در حوزه علمی، بلکه در سایر حوزههای نخبگانی از جمله هنر و ورزش نیز به چشم میخورد.
🟡جریان محبوب غرب، متشکل از افرادی نظیر آقایان کی، کورتکس، زیباکلام، رضا منصوری، و غلام (با پوزش از ذکر نامهای عمومی به دلیل ماهیت ژورنالیستی یادداشت)، کارشان تحقیر تواناییهای ایران و انکار هرگونه پیشرفت است. آنها هر دستاوردی را ناچیز جلوه میدهند و به کرنش و دریوزگی در برابر غرب دعوت میکنند. نمونه بارز آن، قرار دادن محسن رنانی در مقابل شهید تهرانیمقدم است.