❓
#سوال2249:
باسلام وقت بخیر ،یه سوال داشتم اینکه میگن تراشیدن ریش(اصلاح باماشین ریش تراش نه تیغ وژیلت) مشکل شرعی داره منبعش کجاهست؟کسی که صورتش حساسیت داره به ریش وزبری اون صورتشو بعضی اوقات اذیت میکنه تکلیفش چیه؟اصرار به داشتن ریش چیه؟درصورتی که بدون ریش هم جوان تر وهم اراستگی فرد بیشتر حفظ میشه،ایا می توان گفت که کسی که ریشاشو می تراشه ادم بی دین و...هست؟
باتشکر
📚 پاسخ
#حجت_الاسلام_شیرازی:
سلام
فعلا این مطالب را مطالعه بفرمایید
معنا و حکم ریش تراشی:
بنا بر نظر همه مراجع :
تراشیدن ریش - خواه با تیغ باشد یا ماشین حرام است منتهی برخی از مراجع مانند ایت الله بهجت وصافی می فرمایند حرام است و برخی دیگر می فرمایند بنا بر احتیاط واجب حرام است که برای مقلد در مقام عمل هیچ فرقی بین دو فتوا نیست یعنی در هر صورت باید از تراشیدن ریش خوداری کنند. امام، استفتاءات، ج ۲، مکاسب محرمه، س ۷۹؛ آیت الله نورى، استفتاءات، ج ۱، س ۴۹۲ و ۴۹۳؛ آیت الله مکارم، استفتاءات، ج ۲، س ۷۵۰ و ۷۵۳؛ آیت الله تبریزى، استفتاءات، س ۱۰۸۹ و ۱۰۹۶؛ آیت الله فاضل، جامع المسائل، ج ۱، س ۹۵۷ و ۹۵۵؛ آیت الله سیستانى،
Sistani.org، ریش تراشى، س ۱ و ۳؛ آیت الله خامنه اى، اجوبة الاستفتاءات، س ۱۴۲۱ و ۱۴۱۶؛ دفتر آیت الله وحید. آیات عظام بهجت و صافى:.آیت الله صافى، جامع الاحکام، ج ۲، س ۱۷۴۰ و ۱۷۴۲؛ آیت الله بهجت، توضیح المسائل، متفرقه، م ۴. توضیح این که ..ملاک داشتن ریش در صورت، عرف مردم است بنابراین اگر به گونه ای ریش خود را کوتاه کند که مردم بگویند او در صورتش مو ندارد جایز نیست و فرقی ندارد که با چه وسیله و ابزاری کوتاه می کند
]آیا تراشیدن ریش با تیغ برای کسی که ریشش کامل در نیامده اشکال شرعی دارد؟
همه مراجع:
اگر موهاى صورت کم باشد و صدق ریش بر آن نکند، تراشیدن آن مانعى ندارد.امام، استفتاءات، ج ۲، مکاسب محرمه، س ۸۰؛ آیت الله مکارم، استفتاءات، ج ۲، س ۷۵۳ و ج ۱، س ۵۷۰؛ آیت الله تبریزى، استفتاءات، س ۱۰۹۶؛ آیت الله فاضل، جامع المسائل، ج ۱، س ۹۵۶ و ۹۶۰ و ۹۵۸؛ آیت الله سیستانى،
Sistani.org، ریش تراشى، س ۱۴؛ دفتر آیت الله وحید، آیت الله بهجت، آیت الله نورى و آیت الله صافى.
درپاسخ به فلسفه حرمت ریش تراشی توجه به نکات زیر لازم است:
الف)شیوه درک فلسفه احکام
در روند درک فلسفه و حکمت احکام دینى یا به تعبیر دیگر دفاع «عقلانى» از دین دو شیوه و متد وجود دارد و طبیعتا هر یک با ویژگى ها و محدودیت هاى خاصى روبه روست:
۱) روش اول شیوه عقل کل نگر توحیدى است؛ یعنى، انسان مؤمن و خداشناس بر اساس باور ژرف و عمیقى که به خداوند به عنوان کامل مطلق و حکیم على الاطلاق دارد یقین پیدا مى کند که هر آنچه از ناحیه او دستور داده شده و هر حکمى که از ناحیه وى صادر گردیده - اعم از مسائل حقوقى الزامى و احکام اخلاقى - حتما داراى مصالحى است که به بندگان بازگشت مى نماید؛ هر چند که عقول و اندیشه هاى بشرى از درک حکمت آن ناتوان و قاصر باشد. چنین متدى نقطه قوتى دارد و نقطه ضعفى: قوت آن در این است که تمام سؤالات انسان را یک جا پاسخ مى دهد و دیگر جاى هیچ تردیدى باقى نمى گذارد و روح و روان آدمى را بى هیچ دغدغه اى تسلیم فرمان هاى الهى مى کند. نقطه ضعف آن این است که حکمت هیچ چیز را به طور جزئى و روشن و دقیق مشخص نمى سازد.
۲) متد دیگر روش عقل جزءنگر است که در فرآیند تحقیقات علمى تجربى به کار مى رود. بر اساس این روش حساب هر حکمى جداگانه و تک به تک رسیدگى و با عقول و رهیافت هاى علمى بشر سنجیده مى شود. این شیوه نیز محاسنى دارد و معایبى: حسن آن این است که به دقت مى تواند حکمتهاى بسیارى براى یک حکم جزئى ارائه دهد؛ مثلا در رابطه با فلسفه حرمت شراب مى توان از علومى مانند فیزیولوژى، پزشکى، روان شناسى و... بهره جست و نکات بسیار ارزشمندى در این رابطه دریافت داشت. نقص و عیب این روش آن است که: اولاً؛ تدریجى است و ثانیا؛ محدودیت هاى زیادى دارد؛ یعنى بسیارى از سؤالات انسان را بدون پاسخ گذاشته و گاه نیز ره آوردهاى نادرست علمى یا شرایط و جو فکرى و فرهنگ عصرى تأثیرات نامطلوبى را در این راستا به جاى خواهد گذارد. همین مساله باعث شده که در جهان غرب جریانى به نام «فیدیسم» پدید آید که معتقد است به جاى دفاع عقلانى از دین همواره باید درجهت حفظ ایمان توده ها کوشید. اکنون چه باید کرد؟ به نظر ما دفاع عقلانى از دین به خوبى میسور است و اتفاقا دین اسلام همواره در این مسائل سرافراز بیرون آمده است؛ لیکن جز دو ابزار بیان شده و نیز فلسفه ها و حکمت هایى که در خود دین تعیین گردیده راه دیگرى وجود ندارد.
🆔
@rahpouanquestion