📚 پاسخ
#آقاسید :
خداوند افراد گناهکار را در صورتى که زیاد آلوده به گناه نشده باشند، فرصت می دهد تا برگردند و توبه کنند. اما آنها که در گناه و عصیان، غرق می شوند و طغیان و نافرمانى را به مرحله نهایى می رسانند، مثل فردی که هزاران نفر را به قتل می رساند، چه مجازاتی در این دنیا میتواند برایش مناسب باشد؟ اصولاً نمیتوان در این دنیا تمام مجازات برخی از ظالمان را اجرا کرد. از این رو، خداوند در آخرت آنها را به عذابی خوارکننده و ابدی گرفتار خواهد کرد.
خداوند نسبت به بنده اش مهربان است. تا آخرین مرحله به انسان فرصت جبران خطاهایش را می دهد. اما این که چرا خداوند در مقابل ظلم ظالمان سکوت می کند، سؤالی است که در این جلسه به آن پاسخ داده می شود.
ظلم به سه صورت مطرح است:
صورت اول) ممکن است انسان دچار گناه، انحراف یا ظلم هایی شود و هر آن احتمال دهد که خداوند تبارک و تعالی بلایی به سر او می آورد. چون ظلم تبعات دارد، کسی که ظلم می کند، باید منتظر عواقبش باشد که هر لحظه دامنش را بگیرد.
صورت دوم) گاهی انسان مورد ظلم واقع می شود و از خداوند انتقام می خواهد و منتظر آن می ماند.
صورت سوم) افرادی هستند که دشمن یا منکر خداوند هستند و با بی اعتقادی به خدا و آخرت و انتقام الهی ظلم می کنند و ظلم های فاحشی را هم انجام می دهند. این گونه ظلم ها، ظلم هایی هستند که در دنیا نمی شود جزایشان را داد. یعنی دنیا برای انتقام آنها کافی نیست. عمر دنیا در مقایسه با نظام آخرتی و ابدی انسان که جاودانه است، هیچ است. یعنی زمان بسیار کوتاهی است. مثل کسی که هزاران نفر را می کشد، اما فقط یک بار اعدامش می کنند. پس دنیا ظرفیت جوابگوئی هزاران جانی که گرفته شده اند را ندارد. عذاب دنیا نمی تواند او را مجازت کند. بلکه فضای عادلانه و قوی تری نیاز دارد تا جزای گناهانش را ببیند.
باید به این سوال پاسخ دهیم که علت سکوت خداوند در مقابل ظلم ظالمان چیست و چرا بخش مهمی از مجازاتها را به دنیای دیگر محول کرده است؟ این مساله دو دلیل عمده دارد:
دلیل اول) گاهی خداوند از روی رحمتی که دارد مهلت می دهد تا شخص به خودش بیاید و دست از ظلم و گناه بردارد و بتواند در همین دنیا گدشته اش را جبران کند.
مثل کسانی که تا ظهر و عصر عاشورا با امام حسین (علیه السلام) جنگیدند. به گونه ای که حضرت هیچ یاری نداشته و تنهای تنها بود. وقتی که برای اتمام حجت گفتند «هل من ناصر ینصرنی»، بعضی افراد توبه کردند و به لشکر حضرت پیوستند. بنابراین، این لطف خدا نسبت به بندگانش است که فرصت می دهد تا شخص بتواند گذشته خود را جبران کند.
دلیل دوم) گاهی لطف خدا نیست، بلکه مکر الهی است. شخص گمان می کند که انتقامی در کار نیست، ولی ناگهان گرفتار عذاب الهی می شود.
خداوند می فرماید: «سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ[1]= به زودی آنها را به عذاب و هلاکت میافکنیم از جایی که فهم آن نکنند». یعنی اجازه می دهیم آهسته آهسته ظلم کنند تا جهنم شان طولانی تر و عمیق تر شود.
دنیا اساساً دار اختیار است. خداوند اراده کرده که هرکسی در دنیا اختیار داشته باشد. همچنین دنیا محدودتر از آن است که جزای بسیاری از کارهای انسان باشد. همچنین کوچک تر از آن است که بخواهد جزای افراد بد را بدهد. بنابراین، دیر نمی شود. چون ما استمرار داریم؛ از دنیا تا بی نهایت. بنابراین، جزا دادن، فوت نمی شود. این ما هستیم که عجله می کنیم. فردی که هزاران نفر را به قتل رسانده، چه مجازاتی در این دنیا می تواند برایش مناسب باشد؟
پس در دنیا نمی توان جزای بسیاری از کارهای خوب یا بد انسان ها را داد. یک نظام جاودانه و ابدی نیاز است.
قرآن هم می فرماید: «وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُوا إِثْمًا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ[2]= و البته نبايد كسانى كه كافر شده اند تصور كنند اين كه به ايشان مهلت مى دهيم، براى آنان نيكوست. ما فقط به ايشان مهلت مى دهيم تا بر گناه [خود] بيفزايند و [آنگاه] عذابى خفت آور خواهند داشت».
سیاست مهلت الهی دارای دو وجه است: اول این که به ظالم فرصت می دهد که توبه کند و دوم این که اگر توبه نکرد،مهلت دادن به ستمگران با «استدراج» توام می شود. يعني خداوند در ضمن اين که مهلت مي دهد، زمينه هاي هلاک را به تدريج و مرحله به مرحله فراهم مي کند تا گناهانشان زیاد شود و به عذاب خوار کننده ای گرفتار شوند. عذاب ها گونه های مختلفی دارند: گاهی عذاب ها فقط دردناک هستند؛ گاهی علاوه بر دردناک بودن، خوارکننده هم هستند. یعنی کسی که عذاب می کشد، تحقیر هم می شود و این ذلت و خواری به همراه دارد.
خدا در کمین ظالمان است
🆔
@rahpouanquestion