عرض سلام و احترام. ببخشید طولانی شد، امیدوارم تا آخر بخوانید. در مورد آخرین نظرخواهی‌ای که در کانال قرار گرفته مزاحم میشوم. امیدوارم انتقادی که به اون نظرخواهی دارم رو پیش از هر چیز همانطور که پیامبر فرموده‌اند به دید یک هدیه نگاه کنید، هر چند اگر کلامم غلط یا غرض‌ورزانه باشد صد البته مختارید آنرا غرض‌ورزانه ببینید. اگر کلمه‌ی متدین جزو نام کانال نبود شاید هیچگاه این پیام را نمینوشتم. وقتی صورت نظرخواهی را خواندم البته قبول داشتم آقایانی که چنین پیامی بدهند جایی از کارشان میلنگد. ولی احساس نکردم این نحوه‌ی نظرخواهی برای کسی فایده‌های بزرگ داشته باشد و برعکس احساس کردم مضرات بزرگ میتواند داشته باشد، و میخواستم دلایلم را بنویسم اما فعلا از این موضوع میگذرم چون اتفاق بدتری افتاد. متوجه شدم نظرخواهی از روی پیام ماقبل آن طراحی شده. واقعا عذر میخواهم این را میگویم ولی در طراحی نظرخواهی از روی آن پیام به هیچ وجه امانتدار نبوده‌اید. در آن پیام آقا خواسته‌اند شماره‌شان به خانوادهٔ دختر داده شود و اگرخودشان خواستند شماره را به دخترشان بدهند. این در نظرخواهی شما منعکس نشده و بسیار حیاتی است. الان حس نمیکنم آن آقا لزوما جایی از کارشان میلنگد و یک گزینه‌ی احتمالی بنده برای آقایی که آن پیام را نوشته این است: شاید آقا برای اینکه مادرشان از مجرد بودن ایشان غصه نخورد به مادرش گفته فعلا قصد ازدواج ندارم و مجرد بودن فعلا مرا عذاب نمیدهد و راحت هستم (هر چند خودش دارد از درون عذاب میکشد و محتاج ازدواج هست ولی ملاحظه‌ی مادرش را میکند و اینطور میگوید). از طرفی آن آقا این احتمال را هم میدهد که موردی که معرفی شود ممکن است طی چند دقیقه صحبت صد در صد منتفی شود. آنوقت از آن خواستگاری تنها چیزی که باقی میماند غصه خوردن مادر آن پسر است که پسرم دلش میخواهد ازدواج کند اما جور نمیشود، غصه خوردنی که ممکن است سالها طول بکشد و آن مادر را دق بدهد. بنده از شما میپرسم آیا پیامبر حرام کرده‌اند که پسری با اطلاع و رضایت خانواده‌ی یک دختر چند دقیقه با آن دختر در مورد ازدواج صحبت کند؟