✅حماسه حسین قجه ای؛ از کمین کومله ها تا حلقه محاصره بعثی ها 🔹فرمانده دلاور گردان سلمان فارسی، پهلوان اصفهانی لشکر محمد رسول الله در نبرد حماسی «الی بیت المقدس» در ۱۶ اردیبهشت به همراه بچه های «گردان سلمان» کربلایی شد. 🔹صبح عاشورای سال ۱۳۳۷ در زرین شهر اصفهان به دنیا آمد و در سایه تربیت عالمانه پدر رشد نمود. در سن ۷ سالگی به مدرسه رفت و تا اخذ مدرک دیپلم تحصیل نمود. حسین از کودکی علاقه زیادی به ورزش کشتی داشت و به عنوان قهرمان اول شهرستان و استان اصفهان برای چند سال متوالی معرفی گشت و به مسابقات انتخابی تیم ملی راه یافت. سال ۱۳۵۳ وارد فعالیت های سیاسی شد. سال ۱۳۵۶ به قم مهاجرت کرد و توسط مأموران ساواک دستگیر شد. چند مرتبه نیز به منظور فعالیت های سیاسی به شیراز و قم سفر کرد. 🔹با پیروزی انقلاب وارد کمیته شد، چندی بعد به همراه دوستانش سپاه پاسداران زرین شهر را بنیان نهاد و خود نیز سبزپوش این نهاد مقدس گردید. قجه ای سپس به عنوان مسئول یک گروه به سنندج رفت و چهار ماه در این شهر خالصانه خدمت کرد. در بازگشت به زادگاهش مسئولیت عملیات سپاه پاسداران زرین شهر به او سپرده شد. 🔹برای مدتی نیز مسئولیت توپخانه سپاه مریوان و دزلی را پذیرفت. حسین ماه ها با ضدانقلاب جنگید. همیشه کومله ها را زیر نظر داشت، آنان از حسین ضربه های زیادی خورده و برای همین هم برای سرش جایزه گذاشته بودند. یک روز سر راه حسین کمین گذاشتند. او پیاده بود، وقتی متوجه کمین کومله ها شد، سریع روی زمین دراز کشید و سینه خیز و خیلی آهسته خودش را به پشت کمین کشید و فردی را که در کمینش بود به اسارت درمی آورد؛ و به او گفت : حالا من با تو چکار کنم؟ کومله در جواب گفت : نمی دانم، من اسیر شما هستم. حسین گفت: اگر من اسیر بودم، با من چه می کردی؟ کومله گفت: «تو را تحویل دوستانم می دادم و بیست هزار تومان جایزه می گرفتم. حسین گفت:«اما من تو را آزاد می کنم». سپس اسلحه او را گرفته و آزادش کرد. آن شخص، فردای آن روز حدود سی نفر از کومله ها را پیش حسین آورد و تسلیم کرد آن ها همه از یاران حسین در جنگ تحمیلی شدند. 🔹بعد از شرکت در عملیات فتح المبین به عنوان فرمانده گردان سلمان فارسی در عملیات بیت المقدس شرکت کرد و سرانجام در جاده اهواز –خرمشهر در تاریخ ۱۳۶۱/۲/۱۶ در سن ۲۴ سالگی شربت شهادت را نوشید و بر اثر اصابت گلوله به سرش به دیدار حق شتافت 🔹شهید ابراهیم همت درباره حضور گردان سلمان و حسین قجه ای می گوید: گردان سلمان فارسی در مرحله اول عملیات بیت المقدس از سمت چپ اصلاً پوشش نداشت، طوری که نیروهای دشمن در پنج متری جاده اهواز –خرمشهر حضور داشتند و به آن ها ضربه می زدند. طوری شده بود که خود حسین قجه ای؛ فرمانده گردان، از بس آرپی جی زده بود، چرک و خون از گوش او بیرون می آمد. در آن گرداب آتش، رزمنده های ما حتی خاکریز هم نداشتند تا در پشت آن پناه بگیرند، طوری که با پرتاب هر نارنجک تفنگی عراقی ها، چهار، پنج نفر از بچه های گردان سلمان فارسی به زمین می افتادند. در حقیقت این ها مجذوب شهامت، شجاعت، خشوع، خضوع، مردانگی، اخلاص و ایثار فرماندهشان شده بودند که وقتی قجه ای هم شهید شد، آن ها راضی نشدند تا از مواضع خودشان عقب نشینی کنند. 🔹حاج احمد متوسّلیان با هدایت عملیات گردان های عمّار و انصار توانست حلقه ی محاصره ی دشمن را بشکند و خود را به مواضع گردان سلمان برساند؛ اما وقتی به آنجا رسیده بود که لحظاتی قبل، حسین قجه ای به شهادت رسیده و فقط تعداد انگشت شماری از نیروهایش باقی مانده بودند. زیر آن آفتاب سوزان، اجساد بی جان شهدا و پیکرهای بی رمق مجروحان گردان سلمان، دور تا دور جسد خونین حسین بر خاک مقتل افتاده بودند ... ➕به کانال بپیوندید: : http://sapp.ir/raviyanlenjan : http://eitaa.com/joinchat/2828206082C32dc95a1d4