دلیر و شجاع بود و از نزدیک، پیامبر (ص) را دیده‌بود. با آغاز قیام حسینی به امام حسین(ع) نامه نوشت و به ایشان ابراز وفاداری کرد؛ آنگاه با خانواده‌اش راهی کربلا 🌴 شد و خود را به امام(ع) رساند. 🔰شب عاشورا، امام حسین(ع) از یاران خود خواستند برای سالم ماندن از بلاها، از کربلا بروند؛ امّا او آنقدر قلبش لبریز محبّت به اهل بیت(ع) بود، که با شنیدن این سخن، برخاست و گفت: «یا اباعبدللّه، به خدا سوگند از شما جدا نمی‌شوم، حتی اگر هیچ سلاحی نداشته‌باشم؛ برای دفاع از شما، آنقدر با دشمنان می‌جنگم تا در راهتان جان دهم...» 🔰با آغاز شدن جنگ در روز عاشورا، رجزخوان به میدان رفت و تا آخرین نفس با دشمنان امام (ع) جنگید. لحظه‌های آخر، وقتی در خون خود غلطید و نزدیک شهادت بود، یار دیرینش، حبیب‌بن‌مظاهر، شتابان بر بالینش رفت تا وصیت آخرش را بشنود؛ 🔰«مُسلم ‌بن ‌عوسَجِع» به‌سختی با انگشت به امام حسین (ع) اشاره کرد و گفت: «ای حبیب، تا پای جان، یار و حامی او باش...» همین جمله را گفت و به یاران شهیدش پیوست. 📘برگرفته از کتاب آینه‌داران آفتاب. سنگری و کتاب سلحشوران طفّ. ترجمه عبّاس جلالی ▪️دوستان‌تان را نیز مهمان کنید؛ کانال حرم امام رضا علیه السلام ┄┅─═◈═─┅┄ @razavi_aqr_ir