📮
#خدمت_شما |
#خدمت_اربعینی
چهرههای بدون احساس که باعث میشد گاهی اوقات به یاد فیلمهای دفاع مقدس بیوفتم. حس دلهرهایی همراه با حسی که با خود میگفتم که نکند ما را به چشم مفتخور ببینند ایجاد شد. باعث شد اول سفرم را با ترس شروع کنم! دخترکانی که با چشم معصوم نگاهت میکردند، رد کردن دستشان برایم غیر ممکن بود و ذوقی که با خالی شدن ظرفشان نشان میدادند. کم کم آرامشم را بیشتر میکرد. اما باز دستم برای برداشتن غذا جلو نمیرفت. مگر اینکه خودشان چیزی به دستم میدادند.
در مسیر محو تماشای موکب کوچکی بودم که ناگهان مردی بلند قد و هیکلی، با پُتک چوبی با دسته بلند، جلویم ظاهر شد! از ترس چند قدم عقب رفتم، ترسم باعث خندیدنش شد. خودش را جمع کرد و با همان جدیت با انگشتش به سینی بزرگی اشاره کرد و گفت: بفرما طعام، طعام! پتک را بلند کرد و با به حالت تهدید به من فهماند هر کس غذا نگیرد با این پتک تنبیه میشود...
🪧
ارسالی و خدمت اربعینی از خانم آهنگرکانی
#روایت_متنی
#خادمیش_افتخاره
#قیام_دهه_هشتادی_ها
________
🌐 شناسه پویش خدمت اربعینی در فضای مجازی:
ایتا |
بله |
روبیکا |
تلگرام |
اینستاگرام
🏴
@khedmat_arbaeeni