توپبازی!
💠وقتى كه ما بچهتر بوديم، مشتاق بازى و توپ بوديم. در انتظار مىنشستيم تا ما را به بازى بگيرند. تملق مىگفتيم تا راهمان بدهند و قهر مىكرديم و دور مىشديم تا نزديكمان كنند، اما همين كه هدفى پيدا مىكرديم ديگر به توپها و بچهها نگاه نمىكرديم. حتى اگر دعوتمان مىكردند، مىخنديديم و اگر دستمان را مىكشيدند، نق مىزديم و فرار مىكرديم. چرا؟ مگر توپ همان توپ نبود و بازى همان بازى محبوب نبود؟ چرا، اينها همهاش همانها بودند، اما ما ديگر آن نبوديم. ما هدفى داشتيم و لباسى به تن كرده بوديم و مهمانى مىخواستيم برويم.
آه! حالا مىفهمم كه چرا خيلىها به توپهاى بزرگتر و كرههاى زمين و ماه و خورشيد هم همانطور نگاه مىكنند و توپ بازى نمىكنند و اسير بازى نمىشوند.
👤 استاد علی صفایی حائری
📚 رشد. ص ۳۲
🟢 بسمت خدا |
#سیروسلوک
@s_solouk