صحبت های همسر شهید👇
محمدمهدی در سال ۱۳۳۹ در روستای سعدی از توابع کرمان به دنیا آمد، دوران ابتدایی را در همان روستا درس خواند و، چون در روستای سعدی مقطع راهنمایی و دبیرستان وجود نداشت، برای تحصیل در مقطع راهنمایی و دبیرستان به کرمان عزیمت کرد. قبل از انقلاب وارد دبیرستان نظام شد. وقتی به ایشان میگفتیم چه اصراری داری در دبیرستان نظام درس بخوانی؟ میگفت که میخواهم همه آموزشهای نظامی را یاد بگیرم تا بتوانم در راه خدمت به اسلام از آنها کمک بگیرم. در دبیرستان نظام بعد از یک سال تحصیل، به عنوان فرد خرابکار که در نظام اخلال ایجاد کرده، دستگیر و زندانی شد و بعد از آزادی هم از مدرسه اخراج شد.
مولایی ابراز داشت: حاج مهدی از کودکی با قرآن مأنوس بودند و همیشه در خانه نوار قرآن میگذاشتند و همراه با نوار، خودش هم قرآن را قرائت میکرد. گاهی همسایهها میگفتند مگر کسی مرحوم شده که نوار قرآن گذاشتهاید؟ و آقامهدی میگفت قرآن راه زندگی ماست مگر قرآن فقط برای اموات است ما زندهها هم باید قرآن بخوانیم. عاشق و منتظر امام زمانش بود و همیشه دعای عهد میخواند و اشک میریخت و با امام زمان حرف میزد که تا کی باید منتظر بمانم. حتی هم رزمانش میگویند، لحظه شهادت نیز درخواست کرده بود تا قرآن را از جیبش بیرون بیاورند و بعد از بوسه بر قرآن آرام گرفت.