❀' سَبڪِشُھَכآ '❀
یكاهلِدلیبودمیگفت؛ بچههیئتیهازودترپیرمیشن پرسیدنچرا؟ گفتاوناییکهدغدغههیئتُندارن شایدسالییکبارگذرشونبیوفتهوارباب دعوتشونکنه؛ امابچههیئتیها.. هیجوشمیزنهاقاهیئتاینشداونشد هینگرانهنکنهاینعلمبرپانشه چیکارکنهچیکارنکنه .. میره نمیره ... بذارنگفتهنذارم بچههیئتیهاتومجالسروضههاشون هردفعهسرِروضهقتلگاهپیروپیرترمیشن؛)