«ماجرای ازدواج آیت‌الله سید عبدالحسین دستغیب با دختری که فقط یک شرط داشت» وقتی آیت‌الله دستغیب جوان بود، خانواده‌اش برایش دختری مؤمن و ساده از شیراز در نظر گرفتند. وقتی برای خواستگاری رفتند، پدر دختر گفت: «دخترم فقط یک شرط دارد. اگر قبول کنید، ازدواج سر می‌گیرد.» همه منتظر بودند بشنوند که شرط مالی یا موقعیت اجتماعی است. اما پدر گفت: «شرط دخترم این است که هر شب قبل از خواب، برایش حدیثی از اهل بیت بخوانید.» همه جا سکوت شد. آیت‌الله دستغیب لبخند زد و گفت: «این شرط را با جان و دل می‌پذیرم. این بهترین مهریه‌ای‌ست که می‌توان داشت.» و این‌طور شد که ازدواجی ساده، بی‌تکلف، اما پر از عشق و نور شکل گرفت. سال‌ها بعد، آیت‌الله دستغیب گفت: «همسرم هر شب منتظر بود تا حدیثی بشنود. همین باعث شد من هر روز حدیث بخوانم، حفظ کنم، و در دل مردم نشر دهم. ✅حلال خدا را ؛ با جان و دل بپذیریم