باید دائم به آن، دَم داد! ▫️مرحوم استاد سعادت‌پرور(رض) به نقل از علامه طباطبایی(رض) به ما می‌گفتند: «مَثَل سالک در دستورات سلوکی، مثل ذغال است». ▫️وقتی که شما ذغال را روی آتش می‌گذارید، خودش زود سرخ نمی‌شود، بلکه از درون شروع می‌کند و آرام آرام آتش می‌گیرد. ظاهرش را نگاه کنید یک ذغال معمولی است، اما باطنش دارد شعله می‌گیرد. حال یک‌وقت به این ذغال دیگر اکسیژن و امور مختلفی که -به قول معروف- موجب گُر گرفتن آن می‌شود نمی‌رسد و همان آتش درونش نیز رو به خاموشی می‌رود. ▫️ایشان می‌گفت هنر سالک این است که به اجتهاد خودش ببیند بنا بر موقعیت‌های مختلف، چگونه می‌تواند آتش درون خود را شعله‌ور کند. ایشان تعبیر عامیانه‌ای به‌کار می‌برد که خیلی لطیف بود؛ می‌گفت: «باید دائم به آن، دَم داد»؛ باید دائماً مانند بادبزن یا پنکه‌ای که روی ذغال می‌گیرند، به او دمید تا این آتش درون بیرون بزند. بعد می‌بینیم که این ذغال، می‌شود یکپارچه آتش! سالک این‌طوری است. دیگر نمی‌شود دقیقه به دقیقه نزد استاد بیاید و بگوید: «آقا من صبح این کار را کردم، ظهر چه کنم؟» یا بگوید: «ظهر فلان کار را کرده‌ام، شب چه کنم؟» ▫️ایشان می‌گفت: مَثَل روح سالک، مثل جهاز گوارشی بدن انسان است؛ کسی که به نظام جسمانی‌اش آگاه باشد، خودش می‌گوید که من الآن تشنه‌ هستم و آب می‌خواهم؛ یک مقدار که می‌گذرد، می‌گوید الآن مثلاً به مواد قندی احتیاج دارم؛ یعنی خود بدن به صاحب خودش می‌گوید که الآن من چه چیزی نیاز دارم. ▫️همین حرف در مسائل روحی نیز صادق است. یک‌وقت سالک احساس می‌کند که الآن خیلی علاقه‌مند است به اینکه با یک صدای خوش و در تنهایی شروع به خواندن قرآن کند؛ یک‌وقت می‌بینید که تمایل به دعا دارد و حتی در دعاها، به یک دعای خاص تمایل دارد و حتی در آن دعاها، به یک فراز خاص از دعا تمایل دارد. ▫️مثلاً استاد به این قسمت مناجات شعبانیه خیلی علاقه داشتند: «الهِي وَ الْحِقْنِي بِنُورِ عِزِّكَ الابْهَجِ» . امام امت(رض) به آن فراز «الهِي هَبْ لِي كَمالَ الانْقِطاعِ الَيْكَ» علاقه‌مند بودند. ممکن است شخصی با فرازهای دعای کمیل مأنوس باشد؛ این برمی‌گردد به حال سالک. بیانات استاد فیاض‌بخش