.. وقتی شب شش‌ماهه ارباب وسط روضه تو هیئت آرزو میکنی و به باب‌الحواعج قول میدی که برای دفاع از حرم حضرت‌زینب(س) خون‌ِ حنجر بدی معلومه که آخرش همچنین اتفاقی میوفته برادر شهید میگفت: وقتی که پیکرش رو به معراج شهدا منتقل کردند فرصتی پیش اومد ببینمش.. وقتی گلوی بریده‌ی محمودرضا رو دیدم یاد شبی افتادم که بهم راجب قولش به حضرت علی اصغر(ع) گفته بود🖤 ╭─────── │ 🌱🕊️@sangar_Abdozeynab ╰──────────────