*┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄*
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و تسلیت
*هفت حق عجیب*
حضرت امام صادق علیه السلام در پاسخ به جناب معلی بن خُنَیس رضوان الله تعالی علیه که سوال کرد :
حق یک مسلمان بر مسلمان دیگر چیست؟
چنین فرمودند:
لَهُ سَبْعُ حُقُوقٍ وَاجِبَاتٍ مَا مِنْهُنَّ حَقٌّ إِلاَّ وَ هُوَ عَلَيْهِ وَاجِبٌ إِنْ ضَيَّعَ مِنْهَا شَيْئاً خَرَجَ مِنْ وِلاَيَةِ اَللَّهِ وَ طَاعَتِهِ وَ لَمْ يَكُنْ لِلَّهِ فِيهِ مِنْ نَصِيبٍ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ مَا هِيَ قَالَ يَا مُعَلَّى إِنِّي عَلَيْكَ شَفِيقٌ أَخَافُ أَنْ تُضَيِّعَ وَ لاَ تَحْفَظَ وَ تَعْلَمَ وَ لاَ تَعْمَلَ قَالَ قُلْتُ لَهُ «لاٰ قُوَّةَ إِلاّٰ بِاللّٰهِ»
براى او هفت حق واجب است كه هر كدام در مقام خود واجب است بر او اگر يكى از آن ها را ضايع و بىاجراء گذارد از ولايت و اطاعت خدا بيرون است و براى خداوند هيچ بهرهاى از بندگى در او نيست!
به او گفتم: قربانت، آن ها چيستند؟
فرمود:اى معلى،به راستى كه من بر تو مهربانم و مىترسم كه آن ها را ضايع كنى و نگهدارى نكنى و بدانى و بكار نبندى گويد:به امام علیه السلام گفتم: لا حول و لا قوة الا باللّٰه
آن گاه امام علیه السلام فرمود:
«أَیْسَرُ حَقٍّ مِنْهَا أَنْ تُحِبَّ لَهُ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِکَ وَ تَکْرَهَ لَهُ مَا تَکْرَهُ لِنَفْسِکَ»
وَ الْحَقُّ الثَّانِی أَنْ تَجْتَنِبَ سَخَطَهُ وَ تَتَّبِعَ مَرْضَاتَهُ وَ تُطِیعَ أَمْرَهُ»
«وَ الْحَقُّ الثَّالِثُ أَنْ تُعِینَهُ بِنَفْسِکَ وَ مَالِکَ وَ لِسَانِکَ وَ یَدِکَ وَ رِجْلِکَ »
«وَ الْحَقُّ الرَّابِعُ أَنْ تَکُونَ عَیْنَهُ وَ دَلِیلَهُ وَ مِرْآتَهُ»
«وَ الْحَقُّ الْخَامِسُ أَنْ لَا تَشْبَعَ وَ یَجُوعُ وَ لَا تَرْوَى وَ یَظْمَأُ وَ لَا تَلْبَسَ وَ یَعْرَى»
«وَ الْحَقُّ السَّادِسُ أَنْ یَکُونَ لَکَ خَادِمٌ وَ لَیْسَ لِأَخِیکَ خَادِمٌ فَوَاجِبٌ أَنْ تَبْعَثَ خَادِمَکَ فَیَغْسِلَ ثِیَابَهُ وَ یَصْنَعَ طَعَامَهُ وَ یُمَهِّدَ فِرَاشَهُ»
«وَ الْحَقُّ السَّابِعُ أَنْ تُبِرَّ قَسَمَهُ وَ تُجِیبَ دَعْوَتَهُ وَ تَعُودَ مَرِیضَهُ وَ تَشْهَدَ جَنَازَتَهُ وَ إِذَا عَلِمْتَ أَنَّ لَهُ حَاجَةً تُبَادِرُهُ إِلَى قَضَائِهَا وَ لَا تُلْجِئُهُ أَنْ یَسْأَلَکَهَا وَ لَکِنْ تُبَادِرُهُ مُبَادَرَةً فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِکَ وَصَلْتَ وَلَایَتَکَ بِوَلَایَتِهِ وَ وَلَایَتَهُ بِوَلَایَتِکَ»
و اما حق اول که آسانترین آنهاست این است که؛ آن چه برای خودت دوست داری برای برادر مؤمنت هم دوست داشته باشی و آنچه برای خود نمیپسندی برای او هم نپسندی.
حق دوم این که؛ از خشم او كناره گيرى كنى و خشنودى او را بخواهى و فرمان او را ببرى.
کاری نکن که او عصبانی و غضبناک شود،
حق سوم اینکه؛ با جان و مال و زبان و دست و پاى خویش او را یارى كنى.
حق چهارم اینکه؛ چشم او باشد راهنما و مرآت او باشد.
حق پنجم اینکه؛ این گونه نباشد که تو سیر باشی اما او گرسنه باشد، تو سیراب باشی اما او تشنه باشد، تو لباس داشته باشی و او عریان باشد.
حق ششم این که اگر تو خدمتگزار دارى و برادرت ندارد. لازم است خدمتگزارت را بفرستى كه جامه هایش را بشوید و غذایش را درست كند و بسترش را مرتب نماید.
حق هفتم این که؛ سوگند او را باور کنى(به سوگندش وفا کنی) و دعوت او را بپذیرى و در تشییع جنازه او حاضر شوى و در بیماریش از او عیادت کنى و بدن خود را در راه برطرف کردن نیاز او به زحمت اندازى و او را محتاج این نکنى که از تو خواهشى کند و به قضاى حوائج او شتاب کنى.
اگر این کارها را کردى ولایت خود را به ولایت او و ولایت او را به ولایت خداوند پیوند زدهاى.».
دقت کنیم آیا ما چنین هستیم؟
اگر با این حقوق بیگانه ایم بدانیم از ولایت خدای سبحان خارج هستیم و هبچ بهره ای بندگی او در زندگی ما نیست حتی اگر ... فتدبر جیدا
والله المستعان
سید حسین خادمیان
•┈┈••✾••┈┈•
@sayedhosainkhademian