*┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄* بسم الله الرحمن الرحیم سلام و تحیت *آیا فردا برای همه* *می تواند عید باشد* اهل ایمان مستحضر باشند : به فتوای جمیع فقهای عظام اگر از طریق حکم حاکم مکلف به اطمینان برسد که اول ماه است ؛کفایت می کند. کما این که در طول سال نیز اهل ایمان ولو این که مقلد حاکم نباشند امور تکلیفی خود را بر اساس تقویم جاری همین حاکم اتیان می کنند. و این یعنی در طول سال ما به حکم حاکم اطمینان داریم و روزهای مانند عاشورا ، عرفه ، عید غدیر ، روز قربان و ... را بر اساس اطمینان حکم حاکم اقامه می نماییم. بنابراین در مانحن فیه چون اعلان حاکم اطمینان آور است لذا پنج شنبه برای جمیع مومنین یوم الفطر می تواند باشد. توضیح سخن به شرح ذیل تبیین می گردد: ۱. همان طور که تبیین شد اعلان حاکم به هر طریق نازل منزله حکم است و لزومی به تصریح نیست لذا مرحوم صاحب جواهر رضوان الله تعالی علیه پس از آن که به حجیّت حکم حاکم فتوا می‌دهد، اطاعت از دستور حاکم را با هر لفظی که باشد، واجب می‌داند و می نویسد: لو قال: الیوم الصوم او الفطر من غیر تصریح بکونه لرؤیة او شهادة ففی الدروس ففی وجوب استفساره علی السّامع ثلاثه اوجه، ثالثها ان کان السامع مجتهداً استفسره، قلت: قد یقوی فی النّظر عدم وجوب استفساره، ضرورة کون ذلک منه حکماً فیجب اتباعه لا طلاق ما دلّ علیه. ۲. از متون روایی و فقاهی به وضوح استظهار می شود بیان حکم حاکم، مشروط به لفظ ویژه‌ای نیست و از هر راهی که دریافت شود اطاعت از آن واجب است. حاکم، می‌تواند با واژه (حکمت) مقصود خود را برساند و یا به روزه و افطار دستور دهد و یا اعلان کند: فردا اول ماه رمضان یا شوال است. خلاصه، با هر وسیله‌ای و از هر راهی اعلان دارد، کفایت می‌کند زیرا دلیل بر لفظ خاصّی نداریم. لذا مرحوم شهید صدر رضوان الله تعالی علیه می‌نویسد: و نرید بحکم الحاکم اتخاذه قراراً بثبوت الشهر او امره للمسلمین بالعمل علی هذا الاساس و امّا اذا حصلت لدیه قناعه بثبوت الشهر ولکن لم یتّخذ قراراً بذلک و لم یصدر امراً للمسلمین بتحدید موقفهم العمل علی هذا الاساس فلاتکون هذه القناعه امراً للمسلمین بتحدید موقفهم العمل علی هذا الاساس فلا تکون هذه القناعه ملزمه اِلاّ لمن اقتنع علی اساسها و حصل لدیه الاطمینان الشخصی بسببها ۳. مرحوم ملا احمد نراقی رضوان الله تعالی علیه به هرج و مرج در اعلان اول ماه اعتراض نموده و چنین می نویسد : بسیاری از طلاب و افاضل بی احتیاط را می‌بینم، به محض این که خود را دارای قوه اجتهاد می‌یابند، در همه امور حکومتی دخالت می‌کنند. *مثلاً حکم به ثبوت هلال* ، قضاوت بین مردم و اجرای حدود و تعزیرات، تصرف در اموال یتیمان و دیوانگان و سفیهان و غائبان می‌کنند و دخالت در امر ازدواج آنان و عزل وصی و نصب قیم و تصرف در خمس و مال مجهول المالک و اجاره دادن موقوفات عمومی‌ و کارهایی شبیه این ها، *که از وظائف زمامدار و ریاست عالیه مسلمانان است* ، قسمتی از کارهایی است که این افاضل و طلاب بی احتیاط انجام می‌دهند. در حالی که دلیلی برای کارهایی که می‌کنند ندارند، جز این که از علما شنیده‌اند و به تقلید از آنان دست به این کارها می‌زنند و خود و مردم را به هلاکت می‌اندازند. آیا خدا به آنان این اذن را داده و یا بر خدا افتراء می‌بندند و... . ۴. شهید اوّل در دروس می‌نویسد: و هل یکفی قول الحاکم وحده فی ثبوت الهلال؟ الاقرب نعم آیا گفته (قول) حاکم، به تنهایی، در ثبوت هلال کفایت می‌کند یا نه؟ بله، قول به حجیت نزدیک تر به واقع است و بحث تصریح به حکمت نیست ۵. هر چند موضوعات از قلمرو فتوا خارج است، ولی موضوعات مستنبطه چون ارتباط تنگاتنگی با حکم دارند و مفتی بدون فهم و تشخیص موضوع، نمی تواند فتوا دهد، پس بر او لازم است که در آن موضوعات، تحقیق کند و نتیجه آن را به مردم اعلان نماید و بر مردم نیز لازم است از او پیروی کنند. مسأله هلال، هر چند از موضوعات خارجی است، ولی از حیث رابطه موضوع با حکم، تفاوتی با موضوعات مستنبطه ندارد و بدون تعیین آن، مکلفین در حیرت و سرگردانی به سر خواهند برد. بنابراین، حاکم بایستی در این گونه موضوعات، به تحقیق و بررسی بپردازد و پس از روشن شدن آن، بدان فتوا دهد و مردم نیز، باید او را پیروی کنند. و همین صرف فتوا موجب حصول اطمینان و تبعیت از حاکم را لازم می نماید. ۶.تامل در روایات ذیل گویای حقیقت است فتامل جیدا الف :انّ الناس کانوا یصومون بصیام رسول اللّه و یفطرون بافطاره فلّما اراد مفارقتهم فی بعض الغزوات قالوا: یا رسول اللّه کنّا نصوم بصیامک و نفطر بافطارک وها انت ذاهب لوجهک فما نصنع: قال (صلی الله علیه و اله و سلم): صوموا لرؤیته وافطروا لرؤیته صفحه اول @sayedhosainkhademian