SedayeEnghelab-Dastan-RozDukhtar.mp3
زمان: حجم: 9.57M
📢 شماره۱۱۸۱ 💠داستان 💠پل را فراموش نکن 🎙گفتم: «من همیشه دم دستتون بودم دیگه امروز منو معاف می‌کردید، چی می‌شد؟» گفت: «کم غر بزن جمال، تا ساعت شیش با مایی، بعدش برو هر جا دلت خواس...» خودم را از تک و تا نینداختم و ادامه دادم: «بابا امروز مثلا روز دختره تا شب که بیرون باشم، کی برم برای صوفیا جشن بگیرم؟ منتظره طفلک، بهش قول دادم...» همانطور که دوربین و وسایل را توی ماشین می‌گذاشت، گفت: .... 🆔 @sedayeenghelab_ir ➖➖🍃🌺🍃➖➖🍃🌺🍃➖➖