چند سکانس از یک زیستِ... را می‌سپارم به شما که بعد از دیدن پست طبق برداشت خود بنویسید، اما بگذارید بدون اینکه فرض کنیم کیست، چند سکانس را تصور کنیم: • رفتن به ورزشگاه ، بازار و سینما و تفقد از اهالی آن. • تدارک دیدار مردمی و ارجاع مشکلات به مسئول مربوطه. • توجه به خانواده شهداء. • دیدار با سربازان ، طلاب و دانشجویان خوابگاهی. • از میان برداشتن احتیاط های سختگیرانه با حذف نرده های فاصل بین مردم و مسئولین، درب شخصیت های ویژه، و تریبون دادن به "بانوان مسئول". • تاسیس مرکز گفت و شنود با اساتید و دانش پژوهان طلبه و دانشجو تا اقشار مختلف. او «آیت الله» آل هاشم، «طلبه» «مجتهد»ی است که علاوه بر «امام جمعه» بودن «نماینده مجلس خبرگان» نیز بود که در قامت یک «مسئول»، نه فقط در شهر خود بلکه هر کسی برخوردی با او داشته، او را به "توجه" و "سعی بر حل مشکلات" می‌شناسد. به نظرم "ما" ، مسئولی را که علاوه بر "تخصص"، در جمع مردم حاضر شده و پاسخگو است را بیشتر از کسی که از اینها "ابا" دارد دوست داریم! چرا که بخشی از فهم مردم و حل مشکلات آنها، نتیجه "حضور" و "در معرض پاسخگویی قرار گرفتن" است. اگر پسندیدید، این دوست داشتن را با یک مسئول به اشتراک بگذارید. "الگو قرار گرفتن" این زیست، مهمتر از "تحسین و به به گفتن" به آن است. این افراد، الگویی از یک خط بطلان هستند بر اینکه "آخوند سیاسی" مردم را از دین زده می‌کند! و خط تثبیتی بر اینکه کسی که میتواند باید مسئولیت بپذیرد و در خدمت و میان مردم باشد. حالا شما بگویید نام چنین زیستی را چه میگذارید؟! من‌ میگویم زیست مسئولانه. ✍ امیررضا کشمیری @serat_ir1