رمز اصلی تقابل علمای شیعه با مدعیان روشنفکری چیست؟
👈 اصلاح فی الدین یا الاصلاح الدینی ؟
✔️ کلامی گوهرین از استاد علی ابوالحسنی منذر🔻
گروهى كه جمعِ موسوم به «روشنفكران مذهبى» غالباً از آن جرگهاند، بينِ اسلامِ واقعى و اصيل، با اسلامِ فقاهتىِ موجود، تضاد قائل شده و نجات مسلمين را در گروِ اصلاح (به معناى تغيير و دستكارى) در عقايد و باورهاى دينىِ معمول و متعارفِ آنها مىشمرند و از لزومِ پالايش و ويرايشِ اين عقايد به مدلِ انديشهها و مكاتبِ رايجِ روز دم مىزنند.
متقابلاً گروهى كه «علماى اسلام» غالباً از آن جرگه و در رأس آن جرگه قرار دارند، معتقدند كه اسلام و تشيعِ رسمىِ موجود - كه مُهرِ تأييد فقها خورده - براى هدايت و نجات بشر، توان كافى دارد و تنها بايد احكام و مقرّرات گوناگون آن را به عرصۀ زندگى آورد و به طور هماهنگ و نظاممند بر كرسىِ اجرا نشاند؛ یعنی آنچه از دين كه در پهنۀ حيات فردى و اجتماعى بشر بدان عمل مىشود، تقويت كرد و آنچه كه مغفول مانده، «فقيهانه» شناخت و «دقيق و درست» به اجرا گذاشت.
از سوی دیگر، روشنفكر مذهبى، در پى اصلاح و ويرايش دين است و در اين راه نيز چشم به «پروتستانتيسمِ» مارتين لوتِر آلمانى و كالْوَن انگليسى (مصلحان مسيحىِ اروپا در قرن 16 ميلادى) داشته و كمابيش نظر به ايدئولوژيهاى مسلّطِ روز (سيانتيسم، سوسياليسم، ليبراليسم، پلوراليسم و...) دارد. ولى عالمِ متعارفِ دينى، در تكاپوى اصلاح جامعه به وسيلۀ همان ديانتى است كه حاصلِ برداشتِ علمى و روشمندِ فقها از متون و منابع اصيل اسلامى (قرآن، سنت معصومان و...) است.
مدّعاى اساسىِ «انقلاب» كبير اسلامى ايران نیز، آن بوده و هست كه، به جاى آنكه در اسلامِ سنّتى ِ 14 قرنه دست برده و در مقام اصلاح! و بُرِشِ آن به قامتِ «اقتضائاتِ عصر كفر زدۀ جديد» برآييم، بايد در مبادى و غايات، و محتوا و جهتِ فرهنگ و اقتصاد و سياستِ عالَمِ جديد، غور و تأمل كنيم و آن همه را، چنانچه قابل اصلاح و انطباق با مبانى نظرى و عملى اسلام، و حدود و احكام شريعت جاويد محمّدى (ص) است، «اصلاح» و «تعديل» نماييم و اگر نيست، سقف بشكافيم و بنيادش فرو ريزيم و (به طرازِ ديانتِ خاتم، و الگوى اخلاق و سياست و اقتصاد اسلامى) طرحى نو در نظام فرهنگ و سياست و اقتصاد و ديگر شئون تمدّنِ حاكم بر بشر امروز دراندازيم. به قول اقبال لاهورى:
مغرب ز تو بيگانه، مشرق همه افسانه
وقت است كه در عالم، طرح دگر اندازيم!
بنابراین، كسانى چون فتحعلى آخوند اُف، سِر سيد احمدخان، محمد عبده، عبدالکریم سروش و... هريك به سبك و سليقۀ خاصّ خويش، در گروه روشنفکران دینی قرار دارند و كسانى چون شيخ فضلاللّه نورى، سيدحسن مدرس، مرتضى مطهرى، و امام خمينى، در گروه عالمان دین و به دیگر تعبیر: «مصلحان دین ورز و دادخواه» جاى مىگيرند.
بدینگونه، میبینیم که مقولۀ اصلاح و اصلاحگری، در تاریخ دو قرن اخیر ایران، به دو گونه، تفسیر و عمل شده است: جمعی به دنبال اصلاح دينى (= اَلاصلاحُ الدّينى) و جمعی دیگر در سودای اصلاحِ دين (= اِصلاحٌ فى الدّين) هستند! [که این آخری، خواسته یا ناخواسته، نتیجهای جز تضعیف شریعت اسلام و ترویج غربزدگی نخواهد داشت].
#روشنفکری
📚 منبع: کتاب منتشرنشده "ایران و راه رهایی از بحرانها در اندیشه استاد منذر ره " به قلم محمدصادق ابوالحسنی
🆔 کانال اسرار تاریخ | استاد ابوالحسنی
🌐
eitaa.com/monzer_ir
#رحا_زنجان
#رسالت_حوزه_انقلابی
@Raha_zanjan