پایگاه تحلیلی صراط
نگاهی بر پروژه فکری مرحوم داوود (2) امتداد این نگاه، به سیاست‌ورزی به سبک سکولار می‌انجامید. ایشان به صراحت ریاست‌جمهوری، حتی در نظام اسلامی فعلی را سکولار نامید: «در کشور ما، رهبری و رئیس قوه قضائیه پست مذهبی است ولی ریاست جمهوری، مذهبی نیست یعنی سکولار است!» (شبکه اجتهاد/17دی1397) 🔹از جمله اظهار نظرهای جنجالی اخیر فیرحی، مربوط به جایگاه جمهوری اسلامی به عنوان یک حکومت دینی است که وی این نظام مقدس اسلامی را در کنار واتیکان و رژیم صهیونیستی قرار داده و به عنوان تنها حکومتهای دینی دنیا از آنها یاد کرده بود. 🔹وی حکومت اسلامی، رهبری الهی-سیاسی پیامبر را یک ریاست دموکراتیک، لیبرال‌منشانه و عرفی بیان می نمود و گفت: «پیامبر دولت را براساس توافق و قرارداد و جامعه مدنی شکل داده بود و دولت کوچک در کنار جامعه بزرگ را شکل می داد. اما بنی امیه جامعه را لاغر و حقوق مردم و آزادی انسانها را کاهش و دولت را فربه و مطلقه می کنند.» (7شهریور99- کانال شخصی فیرحی) 🔹نظریه پردازی مغایر از سنت عاشورایی، یکی از سرفصل‌های اندیشه وی بود که منجر به برداشت های متفاوتی از جریان مقاومت میشد. به طور مثال، در زمانی که «خصوصی‌سازی اصولی و چارچوب‌مند» یکی از مطالبات جدی رهبری بود، او خصوصی‌سازی را عامل پیدایش فاجعه کربلا خواند.(جماران/19شهریور98) او با قرائتی پلورالیستی، همزمان با برخی دیگر از روحانیان اعتدالگرا، تلاش کرد تفسیرهای مدرن و بعضا سکولار از حماسه عاشورا ارائه کند که لازمه آن، تضعیف تفسیرهای حماسی از این واقعه خونین بود. بعد از روحانی که عاشورا را مکتب مذاکره نامیده بود، وی تلاش کرد عاشورا را منبعی برای استنباط در باب اخلاق شهروندی قلمداد کند که یکی از شعارهای دولت اعتدال بود. آقای فیرحی در این زمینه چنین می‌گوید: 🔻«براي جامعه‌اي كه در مرحله انقلاب يا وضعيت درگيري‌هاي نظامي است، عاشورا به نحوي ديده مي‌شود و امام (ع) به عنوان نماد يك قيام و شهادت و شهامت ديده شود. اما در جامعه‌اي كه در وضعيت پساانقلابي به سر مي‌برد و نظام مستقري هم دارد، عاشورا شايد به گونه ديگري ديده شود و الگوي متفاوت‌تري برجسته شود. من بر اين باور هستم كه ما مي‌توانيم از عاشورا الهام‌هاي متعدد بگيريم. يكي از اين الهام‌ها، عاشورا و اخلاق شهروندي است» (انصاف‌نیوز/25مهر1395) 🔹داوود فیرحی همچنین قیام خونین عاشورا را در حدّ یک فرار، تنزل داده و تمام تفاسیر حماسی از این قیام جاودانه را به قرائت های چپ نسبت می داد! حال آنکه قیام حسینی علیه طاغوت زمان، برآمده از متن قرآن و آموزه های تمام انبیا و اولیای الهی بود و از این گذشته در تاریخ اسلام همواره منشا الهام بخش تمام قیام ها و جنبش های اصیل دینی بوده است. چگونه میتوان به بزرگان تشیع و مجاهدان مسلمان در طول قرون متمادی، اتهام چپگرایی وارد کرد؟! فیرحی در این زمینه چنین می‌گوید: ⭕️«امام حسین به دنبال مبارزه نبود، دنبال فرار از بیعت بود، مبارزه از ادبیات چپ وارد ذهنیت مذهبی ما شد!»(انتخاب/ 7شهریور1399) 🔹برخی مواضع رادیکال فیرحی، با ادبیاتی به ظاهر نرم، در قالب مکتوبات وی انعکاس یافته که از آن جمله می توان به کتاب درآستانه تجدد اشاره کرد. در حقیقت او در این اثر با سنگر گرفتن پشت برخی روحانیون نجف، خاصه نائینی، روایتی مدرنیته زده از مشروطه ارائه کرده و در ضمن آن، قضاوتهای غیرمنصفانه نسبت به شیخ شهید [مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)] مشاهده می‌شود! خط تفسیر مدرن از مشروطه در دوران تحولات نهضت مشروطیت، بیشتر توسط حلقه سلیمان خان میکده و برخی روحانیان غربزده همچون شیخ ابراهیم زنجانی [روحانی نمای فاسد فراماسون و رئیس دادگاه فرمایشی که حکم به اعدام مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) داد] دنبال میشد که نهایتا سر شیخ مظلوم را بر دار برد! 🔹 بررسی آثار و افکار و کارنامه فیرحی مانند هر نویسنده دیگری، نیازمند بحث های تفصیلی و مستدل است...سانسور بخش رادیکال و مناقشه برانگیز اندیشه وی در این بررسی ها، قطعا معقول نیست. خاصه اینکه وی یک معمم بود و اقدامات و نوشته جات او اگر بدون نقد رها شود، ممکن است به پای دین و روحانیت نوشته شود. طبعا در چنین مواقعی طرفداران و برخی منتقدان، از بازخوانی انتقادی آرا امثال فیرحی طفره می روند؛ طرفداران می گویند از محرومین باید فقط ذکر خیر کرد و برخی مخالفان فکری نیز بر این باورند که الباطل یموت بترک ذکره. و البته این هر دو توجیه، بهانه خوبی برای پرهیز از نقد اندیشه و آثار امثال فیرحی نیست. چه اینکه خود او نیز هرگز از خوانش انتقادی پیشینیان و حتی برخی بزرگان تشیع چون آیت‌الله شیخ فضل الله نوری(ره) ابایی نداشت. https://www.instagram.com/p/CHfi_y8Blu2/?igshid=804qfiwbsezc @Raha_zanjan