⭕️تغییر کیش حجت و گسترش بابیت در زنجان 🔹هنگامی که اخبار مربوط به ادعای باب در ایران منتشر شد، حجت زنجانی یکی از مریدانش را به سوی او فرستاد تا در این خصوص بررسی و تحقیق کند. 🔹 آن مرد سرانجام، با نامه ای از سوی باب بازگشت. آن شخص زمانی به حجت رسید که او آماده می شد تا پس از نماز جماعت، سرکلاس درس برود. 🔹با خواندن نامه، کاملاً مشخص بود که حجت آشفته و بی قرار شده است. او بلافاصله کلاس را تعطیل کرد ، عمامه از سر برداشت، و از یکی از حاضران که کلاه پوست بره ای بر سر داشت، کلاه را گرفت و بر سر خود گذاشت. ❌بااین کار، علنا او بابی شده بود . 🔹در اینجا دو نکته وجود دارد: اولاً با تعویض عمامه با کلاه فرد عادی، او نشان داد که در برابر مقام و دانش باب، هیچ ادعایی ندارد. 🔹ثانیاً آن کلاه سمبل منزلت ایرانی بود. در شعر و ادبیات پارسی، عاشق برای معشوق خود، ابراز شیدایی و از خود بی خود شدن میکند. عمامه از کف دادن، نوعی نشانه صدق ادعای درستی و دلباختگی او بود، و قباحتی نداشت.(عبدالاحد،" خاطرات"،ص 6-775 _ همدانی،تاریخ جدید،ص137) @serat_zanjan