▪️قرار هفتادم▪️ دست به قلم مى شوم براى نوشتنِ گزارشِ قرارى ديگر... اما همين كه مى نويسم : " قرارِ ..."، أشك در چشمانم حلقه مى زند و بغض راه ِ گلويم را مى بندد! قرارِ هفتادم؟!؟ باورم نمى شود!!! اين، يعنى كه من هفتاد بار با تو قرارِ عاشقى داشته ام... يعنى كه هفتاد هفته به شوقِ نگاهت، به چهار راهِ عاشقى آمده ام... يعنى كه هفتاد مرتبه برايت خادمى كرده ام... و تو در تمام اين مدت، آمده اى بر سرِ اين قرار... آمده اى و با لبخندِ شيرينت، عشق را در وجودم زنده كرده اى... آمده اى و دعاى خيرت را، بدرقه ى راهم كرده اى... آقا جان: هفتاد هفته كه سهل است، اگر عمرى باشد و توفيقى، هفتاد هزار بار مى آيم... مى آيم تا همانگونه كه تو عشقت را در دلم زنده كرده اى، يادِ تو را در دلِ تمامِ مردم شهرم زنده كنم... به اميدِ ديدارِ روى ماهت... سه شنبه اى ديگر نيز، بى حضور نازنين مولايمان (عج) سپرى شد! اين سه شنبه به تاريخ ٣ مهرماه، با پذيرايى " شربت و هندوانه " ميزبان رهگذران " چهارراه عاشقى " بوديم. اين هفته نيز با أهداى شاخه هاى گل مريم به عابران، عطر انتظار يوسف زهرا (س) را در كوچه پس كوچه هاى شهر پراكنديم. ويزيت رايگان و واكس صَلواتى هم از ديگر خدمات خدّام المهدى (عج) بود. 🏴يا صاحب الزمان (عج) : هفتاد بار بر سرِ اين "عهد" آمدم... از خادمت قبول كن اين عرضِ عشق را! @seshanbe_mahdavi @kheyrine_ir