در قرارگاهی در ایران.... آخرین بار منو جواد با هم رفتیم قرارگاه موقعی که مجروح شده بود تا کارها رو راست و ریست کنه من با ماشین خودم اومدم دنبالش جواد هم با اون وضعش اومد گفتم جواد بزار حالت بهتر بشه گفت: محسن اگه بدونی این زن و بچه های بیگناه سوری الان تو چه وضعیتی هستن !! ما باید کمکشون کنیم . وقتی رفتیم قرارگاه پله های نافرمی داشت ،از این پله های تند مارپیچ .... به جواد گفتم داداش چه جوری میخوای بری بالا بیا کولت کنم گفت نه ، روی پله ها خوابید و خودشو میکشید روی پله ها از این صحنه جگرم گر گرفت همونجا زدم زیر گریه با خودم گفتم جواد با این روحیه که من از تو سراغ دارم زیاد پیش ما نخواهی موند . #کجایندمردان_بی_ادعا #شهیدمدافع_حرم_جواد_الله_کرم #کانال۱۲ @shahid_javad_allahkaram