😭 هر چیزی از شهید محمد هادی ذوالفقاری خواستم بهم داده : 🔹🔸🔹🔸🔹🔸 ▪️پدر شهید می‌گوید : یکی هست که هر هفته پنجشنبه‌ها و جمعه‌ها می‌آید کنار سنگ مزار یادبود آقا هادی و عکس‌های هادی را می گذارد و تا شب هم می ایستد. هر هفته می آید. من خودم می گویم این جوان کار و زندگی ندارد؟ دیروز گفتم یکی از عکس های هادی را بیاورد آمده بود تا دم درِ خانه ما تا عکس را بدهد. گفتم بیا اینجا پیشم بنشین؛ با هم یک چای خوردیم گفتم تو بیکاری؟ گفت چرا حاج آقا؟ گفتم بیکاری که پنجشنبه و جمعه وقتت را می گذاری کنار یاد بود پسر من؟ مگر تو زن و بچه نداری؟ باید بروی کار کنی... گفت : حاج ‌آقا! اگر یک چیزی بگویم ناراحت نمی شوی؟ گفتم نه. گفت من هر چیزی از هادی خواسته ام به من داده هر وقت اراده کنم، هر چیزی بخواهم بهم می دهد. گفتم : خب وقتت را چرا اینقدر می گذاری؟ برو به سینما و پارک و تفریح آخر هفته. گفت : من از پسرت چیزهایی گرفته ام و نذرم هم این است که پنجشنبه و جمعه کنار یادبودش باشم عکس ها را می گذارد روی مزار و همان دو و بر می گردد. سنگ مزار را تمیز می کند و مثل یک خادم، مراقب است. می گفت : کسانی که می آیند آنجا و می گویند ما هر چه گفتیم، شهید حاجت ما را نداد؛ دروغ می گویند. من همین که به آقا هادی بگویم این را می خواهم،‌ فردایش هم که نباشد، ‌پس فردایش به من می دهد. آن جوان اهل کجاست؟ پدر شهید : اهل تبریز است و از شهر قدس سمت کرج هر هفته پنجشنبه ها و جمعه ها می آید آنجا شب جمعه می رود خانه و دوباره صبح جمعه برمی‌گردد. می‌گوید: آنطور که شهید می گوید عمل کنید، اگر نداد هر چیزی خواستید به من بگویید ... آنطور که پسر تو گفته، من عمل کردم و غیر ممکن است خارج از آن عمل کنم همه چیز هم به من داده، سلامتی بخواهم ‌داده؛ مال و منال بخواهم داده ... ✍ به راویت از : پدر شهید @shahid_modafe_haram_miladheidari