👤خاطره ای به نقل از برادر شهید:
✨عاشق امامحسین علیه السلام بود.✨
ماه محرم، عصرها بچه های ۱۳ ۱۴ ساله همسنخودش را جمع میکرد در یکی از اتاق ها که سیاه پوش کرده بود.
نوحه میخواند سینهمیزدند.
چهل چراغ کوچکی درست کرده بود. شب شام غریبان با بچه های محل می رفتند کوچه ها را می گشتند.
مدتی محافظ امام جمعه وقت ، ایت الله نوری همدانی بودند.
یک روز به منزل امد و گفت: جای من اینجا نیست .من باید جبهه باشم.
سردار شهید همدانی موافقت نمیکرد.
تا اینکه خیلی اصرار کرد و یک قربانی هم نذر کرد که سردار موافقت کند به لشکر انصار الحسین (ع) برگردد.
بالاخره موافقت شد و به لشکر رفت و به جبهه اعزام شد.
روحش شاد و یادش گرامی باد✨
@shahid_modafe_haram_miladheidari