✍
#جان_نوشت
خادم الشهدا(۷۸)
🕊ای میلاد حیدری، ای روایت زندهی حماسه در روزگار بیروایت،تو از نسل آن عاشوراییانی که در برابر ظلم، قامت خم نکردند،از تبار آن دلیرانی که در سکوت جهان، فریاد حق شدند.
تو نه فقط مدافع حرم بودی، که مدافع حریم انسانیت،نه فقط جانباز جسم، که جانباز حقیقت،و نه فقط شهید میدان، که شهید عهد و آرمان.
🇮🇷
پرچم ایران در دستانت، چون بیرق عاشورا در دستان عباس،سنگین از خون، سبک از گناه،رنگ سرخش، از شریانهای بریدهی شهیدان،از نالههای شبانهی مادران چشمبهراه،از اشکهای پدرانی که قاب عکس را به جای آغوش گرفتند.
سپیدیاش، از وضوی خونینت، از نیت پاکت،از آن لحظهای که در دل تاریکی، نور ایمان را برافروختی.
و سبزیاش، از امیدی که در دل داشتی به آن صبح صادق،صبحی که با
ظهور صاحبالزمان (عج)،🇮🇷پرچم ایران، نه فقط نماد یک ملت، که پرچم عدالت جهانی خواهد شد.
تو در کوچههای حلب، در خاکریزهای دمشق،در زینبیه، در قدس، در هر نقطهای که ظلم سایه انداخته بود،
با هر زخم، با هر قطره خون نام
ایران را فریاد زدی،و آن را با عزت، با غیرت، با ایمان، به نسل ما سپردی.
تو جانباز شدی، اما زخمهایت، سندی شدند بر وفاداریات،و شهادتت، نه پایان یک زندگی، که آغاز یک عهد بود.
عهدی که ما با تو بستیم،که پرچم را زمین نگذاریم،که راه را گم نکنیم،
که در انتظار ظهور، بیعمل نمانیم.
🕊
ای شهید،
تو🇮🇷پرچم ایران را از میان آتش و خون عبور دادی،و آن را به دستان منتظر سپردی،تا روزی که مهدی موعود (عج) بیاید،و آن را در کنار پرچم توحید، بر فراز قلههای جهان برافرازد.
🦋تو رفتی، اما نامت ماند؛
تو پر کشیدی، اما راهت جاودانه شد.
ما ماندهایم با نام تو، با راه تو، با آرمان تو.
و سوگند میخوریم که این پرچم را زمین نگذاریم،که این خاک را بینگهبان نگذاریم، که این انتظار را بیامید نگذاریم.
تا آن روز که صدای
«انا المهدی» در جهان طنین انداز شود،و تو، در صف اول یاران، با لبخند، با زخمهایی که شفا یافتهاند،
به ما بنگری و بگویی:
«راه را درست آمدهاید...»
و ما، با 🇮🇷پرچم ایران در دست، با دلهایی پر از ایمان،در
رکاب ولیعصر (عج)،ادامه خواهیم داد راه شهیدان را،
تا جهان، طعم عدالت را بچشد،و پرچم تو، ای میلاد، در دستان
مهدی(عج)بر بلندای تاریخ بدرخشد.
@shahid_modafe_haram_miladheidari