رفیقش در مورد شهید میگه : اول منبر میومدی،اخر روضه می‌رفتی ، هی میگفتی کاری هست بگید چیزی میخاید برم بخرم میگفتی برای روضه امشب چیزی نخری خودم میخرم میگفتی من بانی جلسه عمه جان میشم آخ سید بگو الکیه من غم زیاد دیدم بخدا اما این یکی یهویی بود یهویی‌‌‌... @shahid_modafe_haram_miladheidari