پیام ها 1- در حكومت حقّ وزمامدارى حاكم الهى نيز همه‌ى مردم اصلاح نمى‌شوند، گروهى كجروى مى‌كنند. «وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّياطِينُ عَلى‌ مُلْكِ سُلَيْمانَ» 2- شياطين، در حكومت سليمان نيز بيكار نمى‌نشينند و پى درپى القاى سوء مى‌كنند. «ما تَتْلُوا الشَّياطِينُ عَلى‌ مُلْكِ سُلَيْمانَ» 3- حكومت، با نبوّت منافات ندارد. برخى انبيا حكومت داشته‌اند. «مُلْكِ سُلَيْمانَ» 4- ساحران براى مقدّس جلوه دادن و توجيه كار خود، سليمان را نيز ساحر معرّفى مى‌كردند. «وَ ما كَفَرَ سُلَيْمانُ» 5- خداوند، از مقام انبيا در برابر تهمت ديگران دفاع مى‌كند. «وَ ما كَفَرَ سُلَيْمانُ» 6- تعليم وتعلّم واعمال سحر، در رديف كفر است. «1» «كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ» 7- براى مقابله با علوم مضرّ وعقايد انحرافى، آگاهى صالحان از آنها لازم است. «ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ» 8- در مقام تعليم، معلّم بايد نسبت به كاربردهاى منفى علوم هشدار دهد. «وَ ما يُعَلِّمانِ ... حَتَّى يَقُولا ... فَلا تَكْفُرْ» 9- انسان در بين دو آموزش قرار داد: هم وساوس شيطانى؛ «يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ» و هم الهامات الهى. «وَ ما يُعَلِّمانِ» 10- فرشتگان نيز مى‌توانند معلّم انسان‌ها شوند. «ما يُعَلِّمانِ ... حَتَّى يَقُولا» «1». در روايات نيز وارد شده كه ساحر، كافر ومجازاتش قتل است. جلد 1 - صفحه 172 11- گاهى علم ودانش، وسيله آزمايش است. «إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ» 12- تفرقه انداختن ميان زن و شوهر، كارى شياطينى ودر حدّ كفراست. «فَلا تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ ...» 13- دانش وآموزش هميشه مفيد نيست، گاهى مضرّ و زيان‌آور نيز مى‌باشد. «يَتَعَلَّمُونَ ما يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ» 14- سحر وجادو واقعيّت دارد ودر زندگى انسان مؤثّر است. «يُفَرِّقُونَ بِهِ ...» 15- ساحر دست به كارهايى مى‌زند، ولى تمام تأثير و تأثرات زير نظر خداست. مى‌توان از طريق پناه بردن به خداوند و استعاذه و توكّل و دعا و صدقه از توطئه‌ها نجات يافت. «وَ ما هُمْ بِضارِّينَ» 16- ساحران شايد به پول و شهرتى برسند، ولى در قيامت بهره‌اى ندارند. «ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ» 17- كسى كه به سراغ تفرقه اندازى و سحر مى‌رود، انسانيّت خود را از دست مى‌دهد. «لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ» @shahid_modafe_haram_miladheidari