چنانكه فرشتگان به بهشتيان مى‌گويند: «سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ» «2» درود بر شما كه پايدارى كرديد. همچنين درباره رهبران الهى مى‌فرمايد: «جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا» «3» آنان را بخاطر صبرشان، پيشوايانى قرار داديم كه به امر ما هدايت مى‌نمودند. مشابه اين آيه، در روايات نيز براى معرفى معارف دينى چنين آمده است: «ليس العاقل من يعرف الخير من الشرّ و لكن العاقل من يعرف خير الشّرين» «4» عاقل آن نيست كه خير را از شرّ بشناسد، عاقل آن است كه ميان دو شرّ، خيرش را برگزيند. «ليس العلم بكثرة التعلّم انّما هو نور يقذفه اللّه فى قلب من يريد» «5» دانش، به آموختن بسيار حاصل نمى‌شود. دانش واقعى، نورى الهى است كه به دلها مى‌تابد. «ليس البرّ فى حُسن الزّى و لكن فى السكينة و الوقار» «6» بزرگى، در ظاهرِ آراسته نيست، بلكه در آرامش و وقار است. «ليس السخى ... الذى ينفق ماله فى غير حقّه و لكنه الّذى يؤدّى الى اللّه ما فرض عليه» «7» سخاوتمند كسى نيست كه در هرجا و لو بى‌جا انفاق كند، بلكه كسى است كه در هرجا خشنودى خداست، انفاق كند. «ليس العبادة كثرة الصيام و الصلاة و انّما العبادة كثرة التفكّر فى امر اللّه» «8» عبادت به نماز و روزه بسيار نيست، به تفكّر درباره خدا و آثار اوست. «اشدّ من يَتم اليتيم يتيمٌ انقطع عن امامه» «9» آنكه از سرپرستى پيشواى حقّ محروم گشته، يتيم‌تر از كسى است كه پدر و مادرش را از دست داده است. براى رسيدن به كمالِ تقوا، انفاقِ واجب و غير واجب، هر دو لازم است. «1». فرقان، 75. «2». رعد، 24. «3». سجده، 24. «4». بحار، ج 78، ص 6. «5». بحار، ج 1، ص 225. «6». بحار، ج 1، ص 106. «7». بحار، ج 71، ص 352. «8». بحار، ج 71، ص 325. «9». بحار، ج 108، ص 171. جلد 1 - صفحه 271 بعضى از مردم به مستمندان كمك مى‌كنند، ولى حقوق واجب خود را نمى‌پردازند و برخى ديگر به پرداخت خمس و زكات اكتفا مى‌كنند و نسبت به فقرا و محرومان در بخشش‌هاى مستحبّى بى‌تفاوت مى‌شوند. اين آيه، مؤمن واقعى را كسى مى‌داند كه هم حقوق واجب را بپردازد و هم انفاق مستحبّ را انجام دهد. به همين دليل در روايات مى‌خوانيم: در اموال ثروتمندان، غير از زكات نيز حقّى براى محرومان است. «1» و كسى كه سير بخوابد در حالى كه همسايه او گرسنه باشد، ايمان كامل به خدا و قيامت ندارد. «2» پیام ها 1- به جاى محتواى دين، به سراغ ظاهر نرويم و از اهداف اصلى باز نمانيم. «لَيْسَ الْبِرَّ ... وَ لكِنَّ الْبِرَّ» 2- يكى از وظايف انبيا وكتب آسمانى، تغيير فرهنگ مردم است. «لَيْسَ الْبِرَّ ... وَ لكِنَّ الْبِرَّ» 3- ايمان، مقدّم بر عمل است. «مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ ... آتَى الْمالَ» 4- ايمان به خدا و روز قيامت همراه با ايمان به همه‌ى انبيا و ملائكه لازم است. «آمَنَ بِاللَّهِ ... وَ الْمَلائِكَةِ وَ الْكِتابِ وَ النَّبِيِّينَ» 5- ارتباط با خدا در كنار ارتباط با مردم و تعاون اجتماعى در حوادث و گرفتارى‌ها مطرح است. «آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ... وَ آتَى الْمالَ عَلى‌ حُبِّهِ» 6- تمام كارهاى نيك، درسايه ايمان به خدا شكل مى‌گيرد. «آمَنَ بِاللَّهِ ... آتَى الْمالَ» 7- هدف اسلام از انفاق، تنها سير كردن گرسنگان نيست، بلكه دل كندن صاحب مال از مال نيز هست. «عَلى‌ حُبِّهِ» 8- نيكوكاران، مال و دارايى خود را با رغبت و علاقه در راه خدا انفاق مى‌كنند. «آتَى الْمالَ عَلى‌ حُبِّهِ» «1». تفسير قرطبى. «2». كافى، ج 2، ص 665. جلد 1 - صفحه 272 9- در انفاق، بستگان نيازمند بر ساير گروه‌هاى مستمند، اولويّت دارند. «ذَوِي الْقُرْبى‌ وَ الْيَتامى‌ ...» 10- سائل را ردّ نكنيد، گرچه فقير، مسكين، در راه مانده و فاميل نباشد. كلمه‌ى «السائلين» به صورت مستقل مطرح شده است. «وَ الْمَساكِينَ وَ ... السَّائِلِينَ» 11- ايمان ونماز و زكات، بدون شركت در جهاد كامل نمى‌شود. «وَ حِينَ الْبَأْسِ ... أُولئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا» 12- مدّعيان ايمان بسيارند، ولى مؤمنان واقعى كه به تمام محتواى دين عمل كنند، گروهى اندك هستند. «أُولئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا» 13- نشانه‌ى صداقت، عمل به وظايف دينى وتعهّدات اجتماعى است. «أُولئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا» 14- متّقى كسى است كه عملش، عقايدش را تأييد كند. «آتَى الْمالَ ... أُولئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ» @shahid_modafe_haram_miladheidari